تحول آفرینان اعجازگر
مدیر برای هدایت موفق یک مجموعه می باید براصول اساسی آرامش مسلط باشد به نحوی که درکارش انگیزه و علاقه (نشاط) مجوز و سرمایه های لازم وضروری (آسایش) و درنهایت مهارت (تمرکز) را داشته باشد.واقعیت آن است که تاقرن بیست ویکم تقریبا تمامی روشهای مدیریتی سنتی و مدرن تجربه شده اند و تنها هنری که امروزه یک مدیرارشدنیازدارد بیش از جامع نگربودن و آینده نگری خلاقیت برای ترکیب روشهای مختلف مدیریتی در زمان و مکان در شرایط گوناگون است. درعلم کلان ما هر آدمی که همسر.زمین و خدا راداشته باشد می تواند خودش را مدیر بداندومدیریت کند لیکن مدیریت برنیروهای کار دیگر آرامشی منحصر به فرد را می طلبد. یک مدیر ارشد و احیاگر برای اثبات قدرتش یا باید سرمایه (آسایش) و یا مهارت (تمرکز) اختصاصیش را چاشنی (نشاط) علاقه اش در اعمال مدیریت کند و یا در نبود فرصتهای برابر و میدان عمل برای سرمایه گذاری و کسب مهارت در حالیکه بی تجربه مانده! توانش را در نظریه پردازی اثبات کند به گونه ای که افکارش مورد توجه اساتید و صاحبنظران منصف و متخصصین قراربگیرد. حقیقت آن است که درهزاره ی سوم ودربین هفت میلیارد انسان کمال طلب پدیده هائی مانند بیل گیتس نادرند.چراکه انسانها کم یا زیاد به محض ورود به محاسبات اقتصادی از محاسبات درونی فاصله می گیرند! با این وجودهستند اعجازگران تحول آفرینی که به کمک ایده هائی ناب و بی نظیر سایرین را به سوی هدفهای والا راهنمائی می کنند این معجزه گران احیاگر بیشتر شهودگرا هستند تا متخصص فنی! درپایان سه گروه تحول ساز را به نقل از کتاب معجزه گران هویژینسکی معرفی می کنم تا انشاالله مفید فایده باشد.
الف: تحول آفرینان اعجازگر "نظریه پرداز" که آفریننده و نواندیش و خلاق هستند
ب: تحول آفرینان اعجازگر " مشاور " که احیاگر. امیدبخش و روح دهنده هستند
پ: تحول آفرینان اعجازگر " مدیر " که رهبرانی شهودی.متهور وحماسه سازهستند
A