آن زاهد ظاهرپرست افسونم کرد
ازراه جوانی گرفت وپیرم کرد
من عاشق پرستوهای شادبودم
ازراه راست گرفت و محرومم کرد
من درپی عطرناب و ناز نسترنها
آرامستان بردو از زندگی سیرم کرد
وعده ی آب زم زم پاکم داد
زهرتلخ داد و زمین گیرم کرد
قانون خدانه, قانون خودش افراشت
تشنه ی بزم دنیا و بی نام ونشانم کرد
A