پیش بینی زمین متحد
صفرمساوی بینهایت رابطه ای فلسفی و مهم است که با آن تمامی تغییرات قابل تحلیل است این قانون همانطور که عبارت یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود سرآغازقصه هااست و نیز مانند رابطه پایه حسابداری، به صورت یک دستگاه فکری در توضیح و تحلیل تمامی وقایع و تغییرات اساسی،کاربرد دارد و بنابرفرمایش حضرت آقافلسفه ابزار تعقل است. شاید اولین چیزی که در این رابطه چشم گیراست تضادآن باشد. همان تضادی که نه تنها در عالم معنا که درعالم ماده نیز به صورت مغناطیسی از هسته مثبت و الکترونهای اتم تا وسعت کهکشانها وجود دارد این رابطه قادراست خیروشر، روز و شب، نیمه های راهنما و انگیزشی انسان و تمامی روابط مشابه را تفسیر و تحلیل کند یکی از آرزوهای مردم زمین دسترسی به امکانات مادی و معنوی در سراسر دنیابوده است.و بهترین دلیل این ادعا علاقه ی مردم به داشتن ویزا یا گذرنامه ای است که با آن قادر باشند به سرعت وآسان در سراسرجهان تردد کنند این فکرمولد، اراده ای برای ایجاد زمین متحد و پیش بینی آن است که تکنولوژی به تحقق آن کمک قابل توجهی کرده امروزه انسان قادراست در چند ساعت هزاران کیلومترمسافت راطی کند و می تواند در یک ثانیه نظر یا تصویرش را در دنیا منتشرکند. که تمام این دست آوردها نیمه ی روشن و خیر تکنولوژی است لیکن همانطور که قبلا تشریح کرده ام جسم و روان انسان رابطه ای مستقیم با یکدیگردارند و همانطور که جسم انسان پوشش دارد روان او هم به حجابهای عاطفی و روانی مشترکی مانند پوشاک،مسکن و همسر...نیازمند است. مطالعه انسان نشان می دهد که مردم همواره چیزی برای پنهان کردن دارند، گاهی افراد گنجی را پنهان می کنند و گاهی فقری را، براین اساس روی ناهنجار تکنولوژی آنجائی است که می تواند از حجابهای عاطفی و روانی مردم حتی زبان! آنها عبورکند. درمسیر تحقق اراده مردم برای داشتن فرصتهای برابر در سراسر زمین متحد قوانین جهانی بسیاری وضع شده و می شود لیکن آنچه به عواطف،اخلاق و باورهای معنوی مردم زمین برای اتحاد کمک می کند وجود هسته ای مثبت و عادل یعنی قانونی در زمینه ی حمایت از حقوق عاطفی و معنوی انسانها در رسانه های جهانی علاوه بر قوانین دیگری همچون توافقهای اقتصادی است.چنین قوانینی درنهایت می توانند زمینی سالم و متحد را برای رشد و تعالی انسان تضمین کنند ...
A
*فکرمولد با دستگاه فطرت (نیمه های راهنما و انگیزشی) انسان سازگاراست.
*پیش بینی فوق را درسال ۱۳۸۲ درمقاله ی ظهور ودر جمعی دانشگاهی و اینترنت منتشرنمودم