کتاب سیر و سلوک آیةالله علی رضائی تهرانی
کتاب سیر و سلوک آیةالله علی رضائی تهرانی یا سیر و سلوک، طرحی نو در عرفان عملی شیعی . مهمترین ویژگی این کتاب ترسیم چهرۀ عرفان بر اساس حقیقت پویا و سفرگونۀ آن است و از سایر ویژگیهای آن میتوان به جامعیت، استحکام آن اشاره کرد.
دیدگاه مؤلف کتاب [۱] درباره ضرورت نگارش آن [۲]
صاحب این قلم را که سالهاست به اقتضای علاقۀ شخصی و رشتۀ تخصصی خود با کتب عرفان عملی مأنوس است، چنین در خاطر افتاد که در باب عرفان عملی اسلامی جای کتابی جامع خالی به نظر میرسد، کتابی که دارای ویژگیهای زیر باشد:
ویژگیهای کتاب
۱. ترسیم چهرۀ عرفان بر اساس حقیقت پویا و سفرگونۀ آن
نام راه عرفان را سیر و سلوک نهادهاند و این یعنی حقیقت عرفان سَفَر است. سفر از أنانیت به عبودیت، سفر از خود به خدا، سفر از شرک و دوبینی به توحید، سفر از ناسوت به لاهوت، سفر از جهل به معرفت و در یک کلمه سفر از نقص به کمال.
بنابراین بهترین تصویرگری از چهرۀ عرفان، ترسیمی است که بر اساس حقیقت آن یعنی سفر بودن آن صورت پذیرد. این مطلب را که حقیقت راه عرفان سلوک و سفر است در بخش «ماهیت سفر» توضیح دادهام.
نویسندگانی کم و بیش بااین دیدگاه دربارۀ عرفان قلم زدهاند که به بعضی اشاره میکنیم:
- ابن عربی در فتوحات، اوکتاب خود را بر اساس اسفار اربعۀ عارفان تنظیم کرده است.
- خواجه عبدالله انصاری در منازل السایرین و نیز در صد میدان به پارسی.
- خواجه نصیرالدین طوسی در اوصاف الاشراف.
- عزیز بن محمد نسفی مشهور به عزیز نسفی در رسالۀ مقصد أقصی [۳].
- بوعلی سینا در نمط نهم اشارات که عنوانش «مقامات العارفین» است. [۴]
- فیض کاشانی در رسالۀ مختصر زاد السالک.
- علامه بحرالعلوم در رسالۀ سیر و سلوک منسوب به او.
ولی با مراجعه به این آثار روشن میشود که هیچ کدام طرحی جامع و منطقی ارائه ندادهاند و از پارهای مباحث لازم بر اساس این دیدگاه (سفر دانستن حقیقت راه عرفان) غفلت ورزیدهاند و یا لااقل بحث را منظّم ارائه نکردهاند.
۲. جامع بودن کتاب
راه عرفان به عنوان یک سفر مبدئی دارد و مقصدی، منازلی دارد و مقاطعی، توشهای میخواهد و راهنمایی، آدابی دارد و آفاتی، خطراتی دارد و خاطراتی، مرکبی دارد و راکبی، مدّتی دارد و عُدّهای، همراهانی دارد و راهزنانی، آگاهیهایی میطلبد و آمادگیهایی، سوغاتی دارد و خیراتی و ... و همۀ اینها طرح و بحث میطلبد. غفلت در مورد پارهای از این مباحث، نادیده انگاشتن ابعادی از بحث است که نقص یک کار تحقیقی و علمی را به دنبال دارد. متأسفانه تراث و میراث عرفانی ما در این زمینه نوشتاری جامع و کامل در خود ندارد.
۳. دوری از شطحیات و انحرافات
تنها کتاب کامل و بی نقص و عیب قرآن مجید است که از خداست. خداوند فرمود:
«وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافًا کَثِیرًا» [۵]؛
«اگر قرآن از نزد غیر خدا میبود، مردم در آن ناهمگونی بسیار مییافتند».
از این آیۀ کریمه به دست میآید که کتاب خالی از تناقض و نقص، کتاب خالق بینقص است و بس. یعنی قرآن مجید. اما باید کوشید نوشتار علمی تا آنجا که ممکن است منقّح و پیراسته باشد. متاسفانه پارهای از کتب عرفانی ما مشتمل بر برخی شطحیات یا انحرافات است. یکی از اسرار نگارش کتاب المحجّۀ البیضاء فی تهذیب الاحیاء توسط مرحوم فیض کاشانی همین پیراستن است [۶]. نمونههایی از این انحرافات را در بخشهایی از این نوشتار گفتهایم.
۴. پیریزی بر اساس مبانی و میراث شیعی
اگرچه گفته شده است: «مذهب عاشق ز مذهبها جداست»، ولی شکی نیست که فرقۀ ناجیه در امت مرحومه یکی بیش نیست و آن شیعۀ اثنیعشری است. فرقۀ ناجیه بودن عنوان اعتباری یا تشریفاتی نیست. شیعه به علت حقّانیت نگرشها و عقایدش اهل نجات است. این نگرشها و عقیدهها در عرفان برخاستۀ از آنها کاملاً تأثیرگذار است و این تأثیر از نظر تاریخی هم قابل انکار نیست. گرچه اکثر قریب به اتفاقِ فرق تصوّف سلسله خود را به رئیس اولیا، امیرالمؤمنین، علی بن ابیطالب علیه السلام میرسانند [۷] و گرچه اکثر اهل عرفان هرچند سنّی مذهب باشند علوی المَشربند [۸] و گرچه بسیاری از معتقدان به مذاهب فاسده مستضعفند، ولی تأثیر اعتقادات کلامی در عرفان مذاهب گوناگون قابل انکار نیست.
بر این اساس، بر معتقدان به مذهب امامیه بایسته است که عرفان خود را همانند فقه خود بر مبانی و تراث شیعی پیریزی کنند و در عین دوری کامل از تعصّب باطل، بر مبانی و عقاید خود پای بفشارند.
با تأسف بسیار باید ادعا کرد که این مهم کمتر مورد عنایت بزرگان شیعی قرار گرفته است. اگر دغدغههای عارفان شیعی عالیقدری همانند سید حیدر آملی و علامه بحرالعلوم و شیخ حسین بحرانی دراین زمینه جدّی گرفته میشد، هم اینک ما با چنین کمبودی دربارۀ متون عرفانی شیعی روبهرو نبودیم.
به دو نمونه اشاره میکنیم:
۱. محییالدین عربی از حقیقتی غیبی به نام «عماء» یاد میکند و آن را توضیح میدهد. این حقیقت را بر اساس روایتی از رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم مطرح ساخته است که در آن روایت
از پیامبر پرسیدند :
«أینَ کانَ رَبَُّنا قَبلَ أن یخلُقَ الخَلقَ» [۹]
«خدای ما پیش از آفرینش کجا بود؟»
و پیامبر پاسخ داده:
«کان فی عَماء لا فَوقَهُ هَواء و لا تَحتَهُ هواء» [۱۰]
«در عماء به سر میبرد که بالا و پایین آن هوا نبود».
این روایت به این صورت در کتب حدیثی اهل سنّت آمده است. نظیر همین حدیث، با همین پرسش ولی با جوابی متفاوت در جوامع شیعی آمده است که از معصوم علیهالسلام میپرسند خدا کجا بود؟ و معصوم پاسخ میدهد که اصل پرسش غلط است، زیرا:
«هُوَ أَینَ الْأَینَ بِلَا أَینٍ وَ کَیفَ الْکَیفَ بِلَا کَیفٍ» [۱۱]؛
«اوست که مکان را آفرید بدون اینکه مکانی داشته باشد و کیفیت را تحقق بخشیدبدون اینکه کیفیتی داشته باشد».
این جواب کجا و آن جواب کجا؟ آن جواب بوی تجسیم و تشبیه میدهد و این پاسخ صریح در توحید است. ولی چه باید کرد؟ مگر میشود عرفان سنّی متأثّر از فقه و حدیث سنّی نباشد؟! و مگر میشود عرفان شیعی جز بر فقه و حدیث و اعتقادات شیعی استوار گردد؟!
۲. نمونه دیگر: غزالی در احیاء العلوم در بخش عادات کتابی با عنوان «کتاب آداب السماع و الوجد» دارد، ولی مرحوم فیض کاشانی که با نگرشی شیعی به تهذیب و پیرایش احیاء پرداخته میفرماید:
«و أنا أضع بدل کتاب آداب السماع و الوجد فیما بعد کتاب آداب المعیشۀ و اخلاق النبوۀ، کتاب آداب الشیعۀ و اخلاق الإمامۀ لأن السماع و الوجد لیسا من مذهب اهل البیت:» [۱۲]؛
«من به جای کتاب آداب سماع و وجد پس از کتاب آداب زندگی و اخلاق نبوت کتاب آداب تشیع و اخلاق امامت را قرار میدهم، زیرا سماع و وجد در مذهب شیعۀ امامی جایگاهی ندارد». سماع که نوعی رقص و موسیقی است، بر اساس برخی نگرشهای سنّی حتی میتواند مقرّب به درگاه الهی باشد، در حالی که بر اساس نگرش شیعی حرام و مبعّد است.
۵. برخورداری از استحکام
ویژگیهای استحکام از این قرارند:
- اولاً: ذوق را با دقّت علمی و دقّت علمی را با ذوق همراه سازد.
- ثانیاً: در عین متانت علمی، روان نگاشته شود.
- ثالثاً: مشحون و پر از آیات و روایات مناسب باشد که طریقتِ بریدۀ از شریعت جز از سراب منیت سر در نمیآورد و هرگز به بهشت حقیقت نمیرسد و نمیرساند.
- رابعاً: در کنار بحثهای نظری از برنامهای عملی و کاربردی غفلت نورزد.
- خامساً: همراه با نوآوری و تحلیل باشد.
- سادساً: مرزهای دقیق عرفان با مشابهاتش را حفظ کند. مثلاً به نام عرفان و به کام اخلاق ننویسد.
به هر حال، خالی بودن عرصه در زمینۀ کتابی جامع در باب عرفان اسلامی شیعی، صاحب این قلم را بر آن داشت که در این زمینه تلاشی را آغاز کند و با اینکه سرمایۀ علمی خویش را ـ عمل که بماند ـ در این ساحت اندک میدید، ولی اعتمادش بر رب ودود به او جرئت میبخشید. مسیر طی شده اینگونه رقم خورد:
اولین گام، نگارش دستنوشتهای در این زمینه به منظور تدریس برای طلاب ممتاز غیر ایرانی در حوزۀ علمیۀ قم بود. آن درسها و دستنوشتهها به شدت مورد استقبال قرار گرفت تا جایی که در خارج کشور تدریس شد و به صورت پراکنده در برخی مجلههای خارجی ـ همزمان با تدریس ـ توسط خود دانشجویان ترجمه شد و نویسنده دائماً در دل میخواند و بر زبان میراند:
«هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ» [۱۳].
هدف در این گام، آشنایی طلاب غیرایرانی با عرفان اصیل اسلامی بود.
گام دوم، بازنگری مجدد و مرتب کردن آن دستنوشتهها بود که در زمانهای پراکنده صورت میگرفت. هدف در این گام، اتقان کار بود.
گام سوم، بازنویسی، تصحیح، تکمیل و احیاناً تغییر دستنوشتهها بود و تکمیل، حجم را سه برابر کرد. در این گام هدف، نگارش رسالهای در سطح رسالۀ دکترا بود که بتواند به مجامع علمی ارائه شود.
در گام چهارم، در اختیار فضلا و صاحبان فن گذارده شد تا اشکالات احتمالی رساله برطرف شود و با توجه به انتقادات بر غنای آن افزوده شود.
گام پنجم و آخرین گام، بازنویسی نهایی متن آماده شده با هدف عرضه به جامعۀ اسلامی بود.
البته گام ششمی هست که شاید از همۀ قدمهای برداشته شده مهمتر است و آن ارائۀ پیشنهادات و انتقادات سازنده توسط شما خوانندگان عزیز است.
نویسنده از طرحها و پیشنهادات خوانندگان صاحبنظر و علاقهمند استقبال میکند تا در آینده از نواقص کتاب کاسته و بر جنبههای احتمالاً مثبت آن افزوده شود، و امید دارد با همۀ کمبودهایش گامی درراه ترویج عرفان مثبت بوده باشد.
ساختار این کتاب
ساختار این کتاب بر اساس حقیقت راه عرفان که همان سفر الی الله است شکل گرفته است. بر همین اساس، محور را سفر قرار دادیم و در پنج بخش بحث را پی گرفتیم.
- بخش اول دربارۀ آگاهیهای مقدماتی است؛ مباحثی همانند چشمانداز سفر و سلوک در یک نگاه کلی،ماهیت سفر، ضرورت سفر، موانع شروع سفر، سفارشهای پیش از سفر، تعداد سفرها و مدت سفر، در این بخش بررسی میشود.
- بخش دوم دربارۀ لوازم سفر و بحثهایی مانند مسافر سفر، همراهان در سفر، مرکب سفر، زاد و توشۀ سفر و راهنمای سفر است.
- بخش سوم دربارۀ مقاطع سفر است و فصولی مانند مبدأ سفر، منازل سفر که در کتابهای عرفان عملی همانند منازل السائرین عمدتاً فقط به این بخش پرداختهاند، مقصد سفر، گردنه ها و کریوههای سفر و راه میانبر سفر مورد بررسی قرار میگیرد.
- بخش چهارم دربارۀ آگاهیهای تکمیلی است و مباحثی همانند راههای انحرافی و مشابه سفر، رهزنان سفر، آفات سفر، سبکبالی یا سنگین حالی در سفر و زبان سفر بررسی میشود.
- در بخش پنجم که آخرین بخش کتاب است در نظر داریم به دستاوردهای سفر بپردازیم. این بخش به مباحثی دربارۀ پیشتازان سفر(مسافران نمونه)، ارمغان سفر و خاطرات سفر میپردازد. البته نگارش بخش پنجم مشروط به آنست که حجم کتاب زیاد نشود و گرنه، این بخش را در تالیفی جداگانه ارائه خواهیم کرد.
همانگونه که مشاهده میشود محور همۀ مباحث کتاب سفر است. در فصل «ماهیت سفر» خواهیم گفت که آدمی همیشه در سفر است و اگر همۀ ابعاد این سفر روشن شود، ابعاد راه عرفان روشن خواهد شد.
ساختار فعلی از آغاز در ذهن نویسنده نبود و پس از نگارش فصول مختلف کتاب و با فکر بسیار به این ساختار دست یافت.
البته نه شکل و ساختار و نه مطالب و محتوا هیچ یک خالی از نقص نیست و بهویژه که در هر دو بخش نوآوریهایی به چشم میخورد و میدانیم که:
هر که سخن را به سخن ضمّ کند
قطرهای از خون جگر کم کند
بارالها! به حق خونجگران و شوریدگان راه لقایت، ما را به شرف لقایت در همین نشأه مشرف بفرما. اللهم آمین. بحق محمد و آله الطاهرین.
پانویس
۱. آیت الله علی رضائی تهرانی
۲. کتاب سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی) صفحه۷۸ تا ۸۹
۳. این رساله همراه با اشعة اللمعات با تصحیح آقای حامد ربّانی چاپ شده است.
۴. شهید مطهری میگوید: بوعلی در این نمط از سفر اول و کمی هم از سفر دوم گفته است. ر.ک: علوم اسلامی بخش عرفان. آیتالله جوادی آملی میفرمود: نمط نهم اشارات در عرفان عملی است و نه عرفان علمی.
۵. نساء/۸۲ .
۶. فیض کاشانی، محسن، المحجة البیضاء، مقدمه کتاب. آیةالله سید عزالدین زنجانی میفرمود: کتاب محجه فیض خود نیاز به ویرایش و پیرایش دارد؛ یعنی گرچه فیض کتاب احیاء العلوم غزالی را غربال کرده است، اما هنوز نیازمند الکی نیز هست.
۷. علامه حسینی تهرانی، سید محمدحسین، لب اللباب، ص۱۵۴.
۸. آشتیانی، سید جلالالدین، شرح فصوص قیصری، مقدمه کتاب.
۹. قیصری، داوود بن علی، مقدمة شرح فصوص.
۱۰. همان.
۱۱. کافی، ج۱، ص۷۸.
۱۲. فیض کاشانی، محسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج۱، ص۴.
۱۳. نمل/۴۰.
- کتاب سیر و سلوک آیةالله علی رضائی تهرانی (عنوان اصلی)
- کتاب سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)