آزاد

معنویت اشاره است و زندگی عقلانیت / علی اکبری (آزاد)

آزاد

معنویت اشاره است و زندگی عقلانیت / علی اکبری (آزاد)

آزاد

نظم ستون دانش
سرمایه ستون اقتصاد
ادب ستون کمال
عقلانیت ستون انسانیت
وآرامش ستون رشداست
Aliakbariazad.ir

طبقه بندی موضوعی

۳۲۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی اکبری» ثبت شده است

صفرمساوی بینهایت رابطه ای فلسفی و مهم است که با آن تمامی تغییرات قابل تحلیل است این قانون همانطور که عبارت یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود سرآغازقصه هااست و نیز مانند رابطه پایه حسابداری، به صورت یک دستگاه فکری در توضیح و تحلیل تمامی وقایع و تغییرات اساسی،کاربرد دارد و بنابرفرمایش حضرت آقافلسفه ابزار تعقل است. شاید اولین چیزی که در این رابطه چشم گیراست تضادآن باشد. همان تضادی که نه تنها در عالم معنا که درعالم ماده نیز به صورت مغناطیسی از هسته مثبت و الکترونهای اتم تا وسعت کهکشانها وجود دارد این رابطه قادراست خیروشر، روز و شب، نیمه های راهنما و انگیزشی انسان و تمامی روابط مشابه را تفسیر و تحلیل کند یکی از آرزوهای مردم زمین دسترسی به امکانات مادی و معنوی در سراسر دنیابوده است.و بهترین دلیل این ادعا علاقه ی مردم به داشتن ویزا یا گذرنامه ای است که با آن قادر باشند به  سرعت وآسان در سراسرجهان تردد کنند این فکرمولد، اراده ای برای ایجاد زمین متحد و پیش بینی آن است که تکنولوژی به تحقق آن کمک قابل توجهی کرده امروزه انسان قادراست در چند ساعت هزاران کیلومترمسافت راطی کند و می تواند در یک ثانیه نظر یا تصویرش را در دنیا منتشرکند. که تمام این دست آوردها نیمه ی روشن و خیر تکنولوژی است لیکن همانطور که قبلا تشریح کرده ام جسم و روان انسان رابطه ای مستقیم با یکدیگردارند و همانطور که جسم انسان پوشش دارد روان او هم به حجابهای عاطفی و روانی مشترکی مانند پوشاک،مسکن و همسر...نیازمند است. مطالعه انسان نشان می دهد که مردم همواره چیزی برای پنهان کردن دارند، گاهی افراد گنجی را پنهان می کنند و گاهی فقری را، براین اساس روی ناهنجار تکنولوژی آنجائی است که می تواند از حجابهای عاطفی و روانی مردم حتی زبان! آنها عبورکند. درمسیر تحقق اراده مردم برای داشتن فرصتهای برابر در سراسر زمین متحد قوانین جهانی بسیاری وضع شده و می شود لیکن آنچه به عواطف،اخلاق و باورهای معنوی مردم زمین برای اتحاد کمک می کند وجود هسته ای مثبت و عادل یعنی قانونی در زمینه ی حمایت از حقوق عاطفی و معنوی انسانها در رسانه های جهانی علاوه بر قوانین دیگری همچون توافقهای اقتصادی است.چنین قوانینی درنهایت می توانند زمینی سالم و متحد را برای رشد و تعالی انسان تضمین کنند ... 

A

*فکرمولد با دستگاه فطرت (نیمه های راهنما و انگیزشی) انسان سازگاراست.

*پیش بینی فوق را درسال ۱۳۸۲ درمقاله ی ظهور ودر جمعی دانشگاهی  و اینترنت منتشرنمودم

Ali.akbari(Azad)

محصل که بودم درکلاس تعلیمات دینی آموختم که ازدواج یکی از بهترین سنتهای پیغمبر(ص) است که به تنهائی می تواند نیمی از دین انسان را کامل کند.آن وقتها هرسال درتعداد زیادی جشن ازدواج دوست و فامیل شرکت می کردیم اگر درست درخاطرم باشد یک شب که تلویزیون تماشا می کردم حاج آقای قرائتی برنامه داشتند و ایشان خطاب به جوانها می گفتند اگر به فکرخانواده شهدا نیستید دلتان برای مردم زحمتکشی که خواب هستند بسوزد.یعنی چی که دنبال ماشین عروس بوق بوق می کنید؟  به نظرم حرف ایشان کاملا درست و منطقی بود ولی مردمی که تشنه ی نشاط بودند و جشن ازدواج را تنها یک شب می دانستند گاهی برای ماشین غریبه ها نیز بوق می زدند! آن روزگار بیشتراوقات هر گاه جشنی به پایان می رسید تازه سفره ی سخن چینی های بیهوده باز می شد که چرا شیرینی اینقدر بود و میوه آنقدر! چرا غذا تنوع نداشت! مهریه عروس خانم چقدربود!چرا تالار نگرفته بودند... خلاصه با همین زبانهای کوچک آنقدر گفتیم و گفتندومقایسه کردیم که سطح توقعات را در تجمل گرائی به جائی رساندیم که حالا اگرقرارباشد کسی جشن بگیرد فقط باید به هتلها یا باغهای آنچنانی فکرکند! که درنتیجه به جای سالی چندبارحضوردرجشنهای مقدس ازدواج می باید هرچندسال یکبار منتظر کارت دعوت بود! این درحالی است که اگر آمربه معروف و ناهی از منکربودیم و درزندگی خود و دیگران با مثبت اندیشی نیمه ی پرلیوان را می دیدیم واگر همگی به کتاب خداوند و آیاتی مانند آیه سی و دوم سوره ی نور باور داشتیم با کمی یکدلی و مدیریت اجتماعی چه بسا که  اکنون کشوری یکصد میلیونی و شادتر بودیم.

حرف آخر آنکه در دنیای امروز شاید امرونهی حسینی و ایثار برای همگان میسر نباشد لیکن اگردرک کنیم که در جوامع همواره  نیمی از کرامت و آسایش هر فرد به دست جمع و جامعه است آنگاه قطعا هریک به طریقی صادقانه از امرونهی عادلانه حمایت خواهیم کرد. 

         A      

Ali.akbari(Azad)

 

دانشجویان عزیزم مانند همیشه آماده هستم تا به اندازه ی پانزده دقیقه ای که صحبت کردم به سوالات کتبی شما پاسخ دهم،خب اولین سوال نوشته:

استادواقعا شما یک انسان خودساخته هستید!؟ 

پاسخ: نه بخدا منم مثل شماها مادرپدر دارم.

سوال: استاد رفتن به چه اماکنی باعث اندوه انسان می شود؟

پاسخ: جاهائی که مجبور باشید پول بپردازید.

سوال: استادروزنامه ها نوشتنددربرخی نقاط آفریقا همچنان زنان را خرید و فروش می کنند آن هم فقط در ازای هزار دلار آیا این بی عدالتی نیست؟

پاسخ:ندیده نمی شود قضاوت کرد گاهی ممکن است یک زن همزمان چندتاهنر داشته باشد.

سوال:استاد در آخرت جای ثروتمندان در جهنم است یا بهشت؟

پاسخ: در هرکدام که باشند قطعا در بالای شهرش خواهد بود.

سوال: استاد معنی زن ذلیل چیست؟

پاسخ: به زبان اشراف یعنی تفاهم !

سوال: استاد چرا در قرن اخیر هیچکس در دنیا ادعای پیغمبری نکرده؟

پاسخ: به دلیل مشغله و گرفتاری زیاد و البته مدرنیته!

سوال: استاد اعلام فرمودید که امتیاز فرمولتون رو می فروشید پس از آن چه می کنید؟

پاسخ: نگران نباشید قیمتی روی آن می گذارم که هیچکس نتواند بخرد.

سوال: استاد شما فرمودید به هر بهانه ای برای همسرتان هدیه بخرید اگر پول نداشتیم چکار کنیم؟

پاسخ: جعبه خالی بخرید.

سوال: استاد فرمودین زندگی چهار چرخ دارد پس نقش کودکان چیست؟

پاسخ: طفل نقش زاپاس رادارد.

سوال: استاد یک خاطره شخصی بگوئید!؟

پاسخ: یک روز پسرم با خوشحالی فراوان به خانه آمد و گفت پدریادته قول دادی اگردانشگاه قبول شوم برایم ماشین می خری، حالا می توانی پولت را پس انداز کنی!

سوال: استاد براساس فرمول مشهور شما عقل یک آدم بیسواد با شما که پرفسورهستید برابراست،انگیزه ی شما برای سخنرانی و آموختن چیست؟

پاسخ: این است که به امید مطلب آموختن به شما اینجا بیایم و نا امید برگردم

A

Ali.akbari(Azad)

استاد هرجائی رفتند ودر هر بحثی که ورود کردند بانی تحول شدند چه فلسفه چه معارف چه هنر حتی همانطور که بسیاری از شما می دانید ایشان در ورزش هم کولاک کردند و ده سال قبل درفوتبال توانستند در آخرین دقیقه گل طلائی ایران را داخل دروازه ی ایتالیا کنند که باآن ما توانستم وارد جام جهانی شویم روش استاد در سخنرانی تابع اصل زیبا بگو کوتاه بگو هرآنچه خواهی بگو است این شما و این استاد دکتر نیک سخن ...

 

استاد: خیلی از تشویقها و محبتهای شما عزیزان سپاسگذارم . عزیزان من، زندگی یعنی قانون، اولین قانون هستی میگوید صفر مساوی بینهایت یعنی یک ماهیت جدید ، این را که یادبگیریم یعنی بیست، ولی آیا بیست همیشه و همه جا !؟ یادتان باشد زندگی شماهمیشه جائی بین صفرتانهایت است اگر همه به قانون احترام بگذاریم شهرمان گلستان می شود اگر قانون را نمره بیست بدانیم حریم و شعاع قانون از 12 تا بیست است ولی زیر 12 حتماتجدید است حال سوال این است چه کسی باید بیست شود؟  پاسخ: هرکه در هر شغلی که دارد باید بیست شود. آیا جراح قلب می تواند با یک اشتباه 19 شود! خیر . چون اولین اشتباهش ممکن است باعث مرگ بیمارشود. آیا مهندس می تواند اشتباه کند! آیا خلبان می تواند اشتباه کند؟ خیر. پس در اجرای قوانین هرکه درهرشغلی که هست باید سعی کند بیست شود قاضی درقضاوت بیست شود ناجی در نجات بیست شود مهندس رایانه بیست شود ولی خانم یا آقای مهندس در باقی قوانین زندگی حق دارد تا باگرفتن 12 تا 20 قبول شود.مهندس می تواند درشناکردن 14 شود در رانندگی 15 شود یعنی می تواند از چراغ قرمز عبورکند به شرطی که اگر جریمه شد جریمه اش را بپردازد می تواند سرعت غیرمجاز برود! ولی اگر تصادف کرد دیگر تجدید است و پول راه گشا نیست. سینما رفتن یک حرکت بیست اجتماعی است ولی آموختن از فیلم 20نمره دارد اگر کسی با تماشای فیلم چارلی چاپلین لباس پوشیدن او رایاد بگیرد 11 می شود اگر سادگی او رایادبگیرد 15 می شود اگر شادکردن مردم را یاد بگیرد بیست می شود ولی اگر دزدی یاد بگیرد تجدیدمی شود لذا ما وظیفه داریم به کودکان خانواده فرهنگ فیلم دیدن را آموزش دهیم چرا که سالم ترین فیلمها نیز بدون فرهنگسازی بی اشکال نیستند البته ما با 2500 سال تمدن و تاریخ مدون جزو بافرهنگ ترین کشورها هستیم و من مطمئنم ادب ایرانی همیشه نمونه است خب دانشجویان عزیز مثل همیشه به اندازه ای که صحبت کردم درخدمت شما هستم تا هرسوالی دارید بپرسید نفر اول لطفا بفرمائید                                              ...

 

دانشجو:  استاد ضمن عرض خیر مقدم، چرا کفش شما پاره است؟

A

Ali.akbari(Azad)

آرامش در اوج خودش انسان را بی قرار و آماده ی تحرک می کند و صدالبته حرکتی که از دل آرامشی طبیعی،کامل و سالم پدیدار می شود قطعا بهتر و حتما مفید خواهد بود بنابراین برای حل مسائل بهترین و اولین راه حل برقراری آرامش است ولی عزیز دل برادر هرگز آرامش را تجربه نکرد که اگرداشت آنگونه نمی بود درحال نوازشش صورتم را روی گونه هایش گذاشتم با تمام وجود می خواستم از او بپرسم چرااا؟ ولی می ترسیدم سوال کنم چرا که قادر نبودپاسخ دهد می خواستم بگم بی خیال من. برای فرزندوهمسرت زنده بمان آنقدر که بتوانی ببخشی و بخشیده شوی! اما انگار که نمی خواست! فکرم کارنمی کرد می خواستم مطمئن باشم که هنوز هم شهامتش را دارد می خواستم بگم باید به آرزوهای قشنگی که داشتی برسی اما همیشه آخر فریاد سکوت است. می خواستم بگم نوشتن برای من همانقدر سخت شده که تنفس و حرف زدن برای تو. اما با هر قطره اشکی که در گوشه چشمش می درخشید ترسان می شدم که مبادا ناامیدشده! خاطرات کودکیها را برایش یادآوری کردم ولی دیگر چاره ای نداشتم رنگ و روئی برایش نمانده بود به سختی یامولاعلی می گفت.من هم برایش از خداوندکمک می خواستم .کم کم باور کردم که نمی توانم باورکنم بابی قراری صبوری! کردم تا آرام چشمانش را بست ... 

A

Ali.akbari(Azad)

در جامعه شناسی اسلامی که برمبنای ارزشهای کتاب خداوند استوار است مهمترین نیازها و محافظهای جسمی و عاطفی و حتی روانی انسانها خوراک.پوشاک.مسکن و همسر است که براساس کتاب خداوند سه محافظ مهم پوشاک.مسکن و همسر را می توانیم حجاب یا مراقب نام گذاری کنیم به این معنا که قادرند ارزشهای مردم را در مقابل یکدیگر برای حفظ حداقل های کرامت انسانی و تعادل و تعالی انسان مراقبت کنند تمام انسانها برای رشد و کرامت به این حفاظها نیاز دارند برای مثال حجاب خانمها در خانه یا مدرسه و میهمانی و مسابقات ورزشی متفاوت هستند همینطور پوشش مردان در ادارات یا هنگام سربازی و یاشنا مختلف است که تمام این تفاوتها حفاظت هستند.انواع حجابها ضامن آرامش (نشاط،آسایش،تمرکز)هستند.هرحجابی همزمان هم وظیفه مراقبت و هم وظیفه محافظت ازانسان رادارد لیکن درباره ی حجابهای گرانی همچون مسکن پاسخ چنین است که مهم. کارکرد آنها است برای مثال شخصی ممکن است درخانه پدری یا سازمانی(اجاری) و یا شخصی باشد که درهر صورت اگردرخانه احساس آرامش و امنیت کند صاحب خانه است درحالیکه اگر در کاخی امن و گران و اختصاصی باشد ولی احساس آرامش نداشته باشد قطعا به لحاظ عاطفی و... دچار مشکل است چراکه احساس آرامش درمسکن دامنه ی وسیعی از نوع کردار و گفتار ساکنین تا حفظ حریم و حقوق آنها را دارا می باشد درجامعه شناسی ما افرادی که به چهار ضرورت اصلی آرامش(خوراک.پوشاک.مسکن و همسر) مجهز یا مسلط نباشند عملاکودکانی آسیب پذیر بنام فقیر هستند و در جامعه شناسی معنوی ما که مطابق با اسلام است وظیفه مراقبت از فقرا که در جوامع سرمایه داری بر عهده خانواده ها و درجوامع کمونیستی برعهده دولتها بوده است همزمان برعهده تمام افرادوجوامع است که این مهم به صورت نسبی و براساس امکانات و شرایط زمان و مکان قابل تحقق است.اصولا عمده تفاوت جوامع اسلامی با سایر جوامع غیرمسلمان در مدیریت همین چهارضرورت اولیه آرامش است.

A

الف:آیه ۱۸۷  سوره بقره اهمیت حجاب زیستی و عاطفی همسر را بیان می کند

ب: آیه ۲۳۴ سوره بقره اهمیت حجاب زبان را بیان می کند

پ: آیه ۲۷ سوره نور اهمیت حجاب مسکن،را بیان می کند

 و آیات بعدی پوشش متعارف را بیان می کند...

 

Ali.akbari(Azad)

روزی درمجلسی معنوی بودم که مردی گفت:بخدآ،درپاسخش با تبسمی سکوت کردم گفت:علی بودن برای مردی که یک دستش در دست رسول خدا و دست دیگرش در دست دختر بزرگوارپیامبرخداست طبیعی است هنرآن است که از دل خاک بیرون آیی و علی باشی...باتعجب فکرکردم آن را که پاک است از محاسبه چه باک است ما که هرگز ادعای خداوپیغمبری نکرده ایم دیگران هرطور دوست دارند فکر کنند.درآن روزگاردشوار به مردفرزانه ای رسیدم او به عنوان پاداش کتابی ارزشمند را به من هدیه داد باآنکه درشرایط مطالعه نبودم خواندمش و باور کردم که مبلغ آن کتاب قطعا انسانی مطهر و گره گشاست.نزدش بازگشتم وبرای حل مسئله ای قدیمی که ظاهرا ریشه  در فلسفه ای داشت که در کنفرانسی دانشجوئی مطرح کرده بودم و بعدها شاخ و برگش با پیچکی پیچ در پیچ از مسئله ای صنفی مطبوعاتی تا بهار بالا رفت.همفکری کردم وایشان هم با قول مساعد واردگفتگو با افرادی شدند که گاهی از وسعت انعکاسش حیرت می کردم درطول سالهای مذاکرات به نتایجی کاملتر از مسئله ی اصلی رسیدیم که البته برخلاف تعادل بود و بدون آنکه درمورد کوششهای آن مرد قضاوتی کرده باشم فهمیدم که از حرف تا عمل و ازآن تا موفقیت هزاران دست آشکاروپنهان درکاراست که گردش ابر و باد و مه و خورشید و فلک تنها بخشی از آن است. آراستگی اجتماعی حقی انسانی در هر زمان و مکان است. و شفافیت درعهد و پیمان برای وفای به آن اهمیتی به اندازه ی همان پیمان دارد. درباور ما نمی شود خدارادریک فرد جمع کرد هرقدرهم که در نزد خدا ارزش هرانسان به قدرتمام دنیا باشد بازهم خدائی که باچشم ظاهر دیده شود خدای نیرومندی نخواهدبود می گویند دربرخی از عرفانهای ظاهری! شخصی را مثل خدامی دانند بعد می گویند مافلان غذارادوست داریم چون خدای ما دوست داردفلان ورزش رادوست داریم چون خدای مادوست دارد فقط کادیلاک سوارمی شویم چون خدای ما آن را دوست دارد براین پایه چنان افرادی که قادرنیستند بین حالات و علاقه های شخصی و حکمت انسانهائی که بزرگشان می دارند تفاوت قائل شوند خیلی روشنفکروآگاه نیستند.هرچند که چنان تقلید قدم به قدمی می تواند برمبنای اوج محبت و علاقه باشد ولی چنان روشی برخلاف اصول آرامش و موجب سرگردانی مردمان است مولای ما امیرمومنان علی ع در نهج البلاغه فرموده اند: بپرهیز که خود را دربزرگی همانند خداوند پنداری و درشکوه خداوندی همانند اودانی زیرا خداوند هرسرکشی را خوارمی سازد.با خدا ومردم و خویشاوندان و رعیتی که دوستشان داری انصاف را رعایت کن ...  درپایان این مطلب به عنوان یک صاحب اندیشه از خداوند متعال برای تمام دوستانی که مطالبم را دنبال می کنند آرزوی آرامش می کنم.

A

Ali.akbari(Azad)

مدیر برای هدایت موفق یک مجموعه می باید براصول اساسی آرامش مسلط باشد به نحوی که درکارش انگیزه و علاقه (نشاط) مجوز و سرمایه های  لازم وضروری (آسایش) و درنهایت مهارت (تمرکز) را داشته باشد.واقعیت آن است که تاقرن بیست ویکم تقریبا تمامی روشهای مدیریتی سنتی و مدرن تجربه شده اند و تنها هنری که امروزه یک مدیرارشدنیازدارد بیش از جامع نگربودن و آینده نگری خلاقیت برای ترکیب روشهای مختلف مدیریتی در زمان و مکان در شرایط گوناگون است. درعلم کلان ما هر آدمی که همسر.زمین و خدا راداشته باشد می تواند خودش را مدیر بداندومدیریت کند لیکن مدیریت برنیروهای کار دیگر آرامشی منحصر به فرد را می طلبد. یک مدیر ارشد و احیاگر برای اثبات قدرتش یا باید سرمایه (آسایش) و یا مهارت (تمرکز) اختصاصیش را چاشنی (نشاط) علاقه اش در اعمال مدیریت کند و یا در نبود فرصتهای برابر و میدان عمل برای سرمایه گذاری و کسب مهارت در حالیکه بی تجربه مانده! توانش را در نظریه پردازی اثبات کند به گونه ای که افکارش مورد توجه اساتید و صاحبنظران منصف و متخصصین قراربگیرد. حقیقت آن است که درهزاره ی سوم ودربین هفت میلیارد انسان کمال طلب پدیده هائی مانند بیل گیتس نادرند.چراکه انسانها کم یا زیاد به محض ورود به محاسبات اقتصادی از محاسبات درونی فاصله می گیرند! با این وجودهستند اعجازگران تحول آفرینی که به کمک ایده هائی ناب و بی نظیر سایرین را به سوی هدفهای والا راهنمائی می کنند این معجزه گران احیاگر بیشتر شهودگرا هستند تا متخصص فنی! درپایان سه گروه تحول ساز را به نقل از کتاب معجزه گران هویژینسکی معرفی می کنم تا انشاالله مفید فایده باشد.

الف: تحول آفرینان اعجازگر "نظریه پرداز" که آفریننده و نواندیش و خلاق هستند

ب:   تحول آفرینان اعجازگر " مشاور " که احیاگر. امیدبخش و روح دهنده هستند

پ:  تحول آفرینان اعجازگر  " مدیر "  که رهبرانی شهودی.متهور وحماسه سازهستند

A

Ali.akbari(Azad)

پادشاه سیاره بزرگ درسال بیست هزار شنی بر روی جایگاهی درخشان از الماس و در برابر تمام صفحات نوری سخنرانی منحصر به فردی را که از یکصد سال قبل نوید داده بود آغاز کرد ... من کرامت هفتم پادشاه کامل و عادل سیاره بزرگ درآغاز هزارمین سال میلادم به تمامی شما انسانهای خوب و شایسته درود و سلامی شاهانه می فرستم. من به نمایندگی از نسلی که قبل از همه دینامیت را ساخت و اتم را شکافت و از خط ستارگان گذشت با شما صحبت می کنم. ما پیشگامانی هستیم که توانستیم باتبدیل تهدیدها به فرصتها این سیاره را کنترل کنیم ما برای همگان آرامش و امنیت را برقرارکردیم. تمامی شما مردمان سیاره از لحظه ی بوجود آمدن با دست به دست شدن دست یکدیگر راگرفتید و با خوشحالی و آرامش والبته احساس آزادی زندگی کردید همه می دانیم که معنای زندگی چیزی غیر از انتخاب نیست و صدالبته بهترین انتخاب. کرامت و ارزشهای انسانی و معنوی است. من از حکومت برشما راضی بودم تا روزی که احساس کردم که این کافی نیست و هیچ نشاطی بالاتر از محبت مردم نیست. پس کوشیدم تامرا قلبا دوست بدارید.وپس از آنکه دوستدارم شدید بسیار خرسندگردیدم تاآنکه حدود صد و ده سال پیش به این نتیجه رسیدم که اگر شما حقیقتی را بدانید و بازمرا دوست بدارید آنگاه من هم قلبا احساس رضایت و آرامش می کنم وآن حقیقت این است که شما هرگز حق انتخاب نداشته اید مگر آنچه را که ما برای شما تدارک دیده بودیم و تمام اختیارات شما فقط حدودی مجازی بوده اند که از نظر ما فاقد کمترین مقامی از انتخاب بوده است و اکنون با یادآوری این نکته که همیشه دوستدارشما بوده ام صبورانه منتظرم نظر ویا حتی سکوت شما را بشنوم.

دراین هنگام چراغ (الف ب پ 25) از طبقه مردم روشن شد و مردی بنام آندره خطاب به پادشاه گفت : ای شاه ما فکر می کنیم که همیشه انتخاب کرده ایم  بنابراین تنها برداشت ما از این سخنان یک شوخی بزرگ است که باید به آن خندید. پادشاه با قاطعیتی بیشترگفت ازنظرمن شما هرگز طعم شیرین انتخاب را درک نکرده اید و حتی هنوز هم انتخاب را درک نکرده اید و حتی هنوزهم انتخاب را نمی فهمید آندره به پادشاه گفت : دراین صورت من شما را عادل نخواهم دانست. ناگهان تمام صفحات نوری رنگارنگ شدند پادشاه درپاسخ گفت: ازخداوند بزرگ طلب عفو و بخشایش می کنم و به عنوان یگانه پادشاه مقتدر و عادل سیاره به شما اجازه ای مخصوص (حق آتش)  برای شلیک نوری می دهم تااگر برقضاوتی که داری راسخ هستی بین من و خودت یکنفر را به انرژی الهی تبدیل کنی! آندره دستش را روی کلید نوری گذاشت و چشمی نافذ در چشم پادشاه شد . میلیاردها نفس در انتظار طپش بودند ولی آندره چشمانش رابست و پس از نفسی عمیق گفت: ترجیح می دهم که این مجوز را برای آرامشم نگاه دارم پادشاه سخاوتمندانه اجازه داد ولی هنوز چندلحظه نگذشته بود که ناگهان چراغ (س ز ه 55)  از طبقه معتدل  روشن شد و مردی بنام آلن خطاب به پادشاه گفت: من به نمایندگی از عقلا و علما به داشتن مجوز مخصوص نوری برای فردی که خودش را مستحق داشتن چنین مجوزی می داند اعتراض دارم و متواضعانه درخواست مجوز بازدارنده دارم.پادشاه به فکر فرو رفت که آندره چشم در چشم آلن به او گفت : آیا تو با تنها انتخابی که من پس از صدها سال بدست آورده ام مخالفت می کنی؟ آلن پس از نگاهی به نمودارنوری خیلی سریع چراغش را خاموش کرد دراین لحظه تمامی صفحات نوری درخشان شده بودند ومردم با هیجان منتظر شنیدن صدای آندره شدند لحظه ای بعد آندره به مردم گفت: من امروز در برابر شما این مجوز را به عنوان دست آوردی بزرگ و تاریخی برای مردم به موزه اتحاد می سپارم تا حق انتخابی را که همیشه داشته ایم باور کنیم و در آرامش به زندگی معنوی خود ادامه دهیم. ساعتی بعد (کرامت شاه) براساس پیشنویس طرحی روبه صفحات نوری گفت: بزودی تمامی امتیازات نوری با حداقل شرایط اساسی دارای مجوز رنگین کمان خواهندشد که این به معنای حق انتخاب وسیع برای همگان است . سیاره غرق درنور و غوغاشد ... آندره درآیینه به پادشاه صبور نگاه کرد سپس به آرامی وارد صفحه نور شد

A

Ali.akbari(Azad)

دراین دنیای بی قرار (ستایش خداوند و درک عالی مفاهیم الهی) باعث شناخت آرامش درانسان می شود و آرامش (نشاط.آسایش.تمرکز) برپایه نشاطی که نشانه ی سلامتی است درتمام لوازم زندگی مانند خوراک،پوشاک،مسکن،همسر.شغل،ورزش،موسیقی،تحصیل.عبادت.هنر.کرامت،تعاون و همکاری و غیره قابل جستجو است برای نمونه یک مسکن مناسب تضمین کننده شادی و رضایت.آسایش و راحتی و تمرکز و هوشیاری ساکنان است و یا نشسته خواندن یک نماز مستحبی که با شور و تمرکز خوانده میشود به جهت آسایش نمازگذاراست و اصولا مردم در تمامی ملزومات زندگی که عامل نشاط هستند باید به نکاتی چون آسایش و تمرکز توجه داشته باشند اگر شخصی اتومبیلی را با نشاط (علاقه) خریداری کند باید به آسایش (راحتی در امورفنی و محیطی) و تمرکز (سیستم کنترل و هدایت) آن توجه کند شخصیت ایده پرداز و خلاق ممکن است در یک یا چند سطر بزرگترین ایده یا نظریه ها را مطرح کند لیکن آرامشی که باعث تحریر کتابی پایه و ستودنی.ساخت وسیله ای مطلوب و یا آفریدن اثری باشکوه و ماندگار هنری شود قطعا می بایست دارای زیرمجموعه هائی آرامبخش باشد. درنتیجه می توان گفت افراد موفق اشخاصی هستند که قادرند در آرامشی متعادل رشد کنند لیکن مطلب مهم آن است که بخشی از آرامش در یک زندگی خوب امکانات. و بخش دیگر آن مدیریت خوب و عاشقانه (رشدمحور) می باشد.

*  دربار آناهیتا را خواب دیدم  درجشنی باشکوه دخترش بی پروا می رقصید آرام پرسیدم چرا بیهوده هوشیاری ؟ گفت ازسکوت می ترسم!

A

A
Ali.akbari(Azad)


دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 33 ثانیه

 


دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 45 ثانیه

 

 


دریافت
مدت زمان: 21 ثانیه

 

Ali.akbari(Azad)

Ali.akbari(Azad)