آزاد

معنویت اشاره است و زندگی عقلانیت / علی اکبری (آزاد)

آزاد

معنویت اشاره است و زندگی عقلانیت / علی اکبری (آزاد)

آزاد

نظم ستون دانش
سرمایه ستون اقتصاد
ادب ستون کمال
عقلانیت ستون انسانیت
وآرامش ستون رشداست
Aliakbariazad.ir

طبقه بندی موضوعی

۸۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آرامش» ثبت شده است

زباله ی فکری هرآن چیزی است که باعث رنج ذهن آدمی است و سلامت عاطفی او را بیمارمی کند تصاویرآنچنانی مجازی و یا واقعی اگر فورا ایجاد زباله نکنند درنهایت توقعاتی را درانسان بوجود می آورند که غالبابه دلیل تحقق ناپذیری به زباله تبدیل می شوند والبته پاک کردن زباله های انباشته شده بسیارهزینه بر خواهندبود وقتی فردی به فردی دیگر که قادر به پاسخگوئی نیست ناسزا می گوید در ذهن او زباله تولید می کند البته تعاریف همیشه نسبی هستند برای مثال حرف بی ربط یک کودک به یک انسان بزرگ در شرایط عادی مانند شوخی است.یک دانه ی گندم در یک بشقاب برنج زباله دیده می شود ولی همان دانه در وسعت یک خانه چشم گیر نیست.احساسی که دیدن یک جسد در ذهن یک پزشک یا حتی مرده شور ایجاد می کند با زباله ای که درفکر یک طفل ایجاد می کند برابرنیست. حرکت جهان به سوی زندگی پاک،انرژیهای پاک و دنیا و فکرپاک است نانی که به موقع ودرست پخته و مصرف شود هیچ گاه زباله نمی گردد براین اساس برای آنکه سلامت فکری و عاطفی جامعه تضمین شود باید به سمتی حرکت کرد که اصولا زباله های فکری تولیدیاانباشته نشوند و درمسیر سبز و طبیعی زندگی اتوماتیک و صحیح تبدیل شوند البته تا آن زمان بناچارهمچنان باید نانهای خشک را با ظروف تعویض کرد!

A

۲۹ تیر ۹۳ ، ۰۵:۵۰
Ali.akbari(Azad)

استاد هرجائی رفتند ودر هر بحثی که ورود کردند بانی تحول شدند چه فلسفه چه معارف چه هنر حتی همانطور که بسیاری از شما می دانید ایشان در ورزش هم کولاک کردند و ده سال قبل درفوتبال توانستند در آخرین دقیقه گل طلائی ایران را داخل دروازه ی ایتالیا کنند که باآن ما توانستم وارد جام جهانی شویم روش استاد در سخنرانی تابع اصل زیبا بگو کوتاه بگو هرآنچه خواهی بگو است این شما و این استاد دکتر نیک سخن ...

استاد: خیلی از تشویقها و محبتهای شما عزیزان سپاسگذارم . عزیزان من، زندگی یعنی قانون، اولین قانون هستی میگوید صفر مساوی بینهایت یعنی یک ماهیت جدید ، این را که یادبگیریم یعنی بیست، ولی آیا بیست همیشه و همه جا !؟ یادتان باشد زندگی شماهمیشه جائی بین صفرتانهایت است اگر همه به قانون احترام بگذاریم شهرمان گلستان می شود اگر قانون را نمره بیست بدانیم حریم و شعاع قانون از 12 تا بیست است ولی زیر 12 حتماتجدید است حال سوال این است چه کسی باید بیست شود؟  پاسخ: هرکه در هر شغلی که دارد باید بیست شود. آیا جراح قلب می تواند با یک اشتباه 19 شود! خیر . چون اولین اشتباهش ممکن است باعث مرگ بیمارشود. آیا مهندس می تواند اشتباه کند! آیا خلبان می تواند اشتباه کند؟ خیر. پس در اجرای قوانین هرکه درهرشغلی که هست باید سعی کند بیست شود قاضی درقضاوت بیست شود ناجی در نجات بیست شود مهندس رایانه بیست شود ولی خانم یا آقای مهندس در باقی قوانین زندگی حق دارد تا باگرفتن 12 تا 20 قبول شود.مهندس می تواند درشناکردن 14 شود در رانندگی 15 شود یعنی می تواند از چراغ قرمز عبورکند به شرطی که اگر جریمه شد جریمه اش را بپردازد می تواند سرعت غیرمجاز برود! ولی اگر تصادف کرد دیگر تجدید است و پول راه گشا نیست. سینما رفتن یک حرکت بیست اجتماعی است ولی آموختن از فیلم 20نمره دارد اگر کسی با تماشای فیلم چارلی چاپلین لباس پوشیدن او رایاد بگیرد 11 می شود اگر سادگی او رایادبگیرد 15 می شود اگر شادکردن مردم را یاد بگیرد بیست می شود ولی اگر دزدی یاد بگیرد تجدیدمی شود لذا ما وظیفه داریم به کودکان خانواده فرهنگ فیلم دیدن را آموزش دهیم چرا که سالم ترین فیلمها نیز بدون فرهنگسازی بی اشکال نیستند البته ما با 2500 سال تمدن و تاریخ مدون جزو بافرهنگ ترین کشورها هستیم و من مطمئنم ادب ایرانی همیشه نمونه است خب دانشجویان عزیز مثل همیشه به اندازه ای که صحبت کردم درخدمت شما هستم تا هرسوالی دارید بپرسید نفر اول لطفا بفرمائید...

دانشجو:  استاد ضمن عرض خیر مقدم، چرا کفش شما پاره است؟

A

۲۹ تیر ۹۳ ، ۰۵:۴۹
Ali.akbari(Azad)

"اتم همانند یک منظومه شمسی کوچک است  در مرکز اتم یک هسته بسیار کوچک قرار دارد که از نظر الکتریکی دارای بار مثبت است و تقریباً تمام جرم اتم را تشکیل می دهد به دور این هسته ذرات کوچک و بسیار سبکی که دارای بار الکتریکی منفی هستند یعنی الکترونها در حرکت هستند" این اتمها . مولکولها و درنهایت جهان ما را تشکیل می دهند یعنی دنیا در اثر تضاد قطب مثبت و منفی از اتمها شروع و در تضاد روز و شب .سرما و گرما . نر و ماده و ... ادامه پیدا می کند خب هر کدام از این مدارها نقطه آغاز (صفر) و پایان (نهایت نسبی) دارند ... لذا ما این دو نقطه شروع از صفر و پایان در نهایت را در معنای تمام رویدادها و زندگیهای اطرافمان می بینیم مثلا نوزادی متولد و صدسال بعد می میرد ظاهر زندگی این شخص پوچ به نظر می رسد چون مداری تکراری را طی کرده و در نهایت دوباره نابود شده ولی می دانیم که او در نهایت ( مرگ ) نابود نشده بلکه تغییر ماهیت داده و جسمش دوباره خاک شده و روحش به روح افلاکی و خدائی بازگشته ... در مثالی دیگر ما زمین را مسطح می بینیم ولی اگر نسبت به سایر مردم در نهایت ارتفاع در آسمان قرارگیریم آنوقت زمین را گرد می بینیم یعنی ماهیت ما عوض می شود درنتیجه ما فضانورد و زمین برای ما مدور دیده می شود یا در مثالی دیگر زائرین خانه ی خدا با گشتن به دور این خانه تغییرات آشکار و پنهانی می کنند که حداقلش آن است که حاجی می شوند و حداکثرش را هم خدا می داند که چگونه هریک از آنها در بازگشت به دیارشان هسته ای مثبت برای مردمان می شوند بنابراین همانطور که فیزیک وجودات بر اساس حرکت در مدار صفر تا بی نهایت در حال تکرار و تغییر هستند تمام ابعاد روحانی زندگی ما هم این حرکت را تجربه وصفر را در نهایت بازیافته تغییر می کنند و در فاصله این دو نقطه زندگی جریان دارد و مرتبا تغییر می کند لذا ما خداوند را نمی بینیم چون در نهایت مطلق است ولی او را با تمام وجود حس می کنیم و اخبارش را از کتب آسمانی و پیامبری که معراج رفت شنیدیم ! امیدوارم منظورم درک شده باشد نهایت در نسبتی قابل درک است و ...مساوی صفر! است . والبته وجود دارد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۳ ، ۰۵:۴۶
Ali.akbari(Azad)

هرآنچه را خداوند آفریده است حلال و مفید به حال نظام وحدت است  لیکن تمام این حلالهای پروردگارمتعال برای انسان حرام است مگرآنکه نام خدا را برآن جاری کند که این همان حق الله است لیکن در باب حق الناس باید دید که آیا حلال خدا با جسم انسان سازگار است یا خیر.چرا که وجود بسیاری از پدیده ها در نظام وحدت معنا و مفهوم دارد بنابراین باید دید که آیا حلال خدا در تملک دیگری است یا خیر هنگامی که شما لقمه ای را بالا می برید وقتی حلال است که بدانید لقمه متعلق به دیگری نیست بعد بدانید که گرسنه دیگری نیست اگر انسان گرسنه ای باشد آن لقمه حرام است مگر آنکه مالیات و سهم الناس آن لقمه پرداخت شده باشد اگر حق مردم را پرداختید ولی باز هم لقمه از گلوی شما پائین نرفت  عواطف شما و راهنمای درونتان خوشحال نبود احتیاط برآن است که لقمه را در خلوت و یا جمعی که هم لقمه شما هستند مصرف کنید و گرنه این را بدانید که هرآنچه را خداوند مهربان با سخاوت الهی اش آفریده حلال.حقیقت و عادلانه است و تمامی قوانینی که در کتاب خدا برای فردیت انسان آمده ضامن سلامت فکری و عاطفی آدمی در نسبتی معقول با جامعه است و تمامی قوانینی که برای جمع و جامعه می باشد برای سلامت و رشد اجتماع است .

 در همین زمان یکی از حاضران از حکیم پرسید: استاد آیا شما به آنچه می گوئید عمل می کنید؟

حکیم با تبسم گفت: برای ماندگاری انسان و انسانیت در نظام الهی انشاالله سعی همه باید رعایت هر چه بیشتر همین نکات باشد لیکن عامل بودن و موفقیت شرایطی دارد، ما هربار که عمل کردیم یا عینکمان جاماند یا دستکشمان گیر کرد یا تیغ را گم کردیم!

استاد در میان خنده ی حضار ادامه داد

:  دانستن ارزش است لیکن مهارت نعمتی است که در گذر زمان بدست می آید.
A
۲۹ تیر ۹۳ ، ۰۵:۴۴
Ali.akbari(Azad)

جسم انسان را اگر سیستمی همانند ماشین (اتومبیل) بدانیم می توانیم سوخت آن را اکسیژن بدانیم وهر قسمت از بدن را به نوعی تفسیر وتحلیل کنیم لیکن آنچه برای ما اهمیت دارد آن است که این اتومبیل برای توقف ساخته نشده و آشکار است که بدون شتاب وظیفه دارد که در طول بزرگراه دنیا به مقاصد گوناگونی برسد واین اتومبیل برای طی طریق به چهار چرخ عالی و متناسب با بدنه نیازمند است که من آن چهار چرخ را الف:خوراک ب: پوشاک: پ: مسکن ت: همسر تعریف کرده ام که انسان با تمرکز و تسلط برآنها قادر خواهد بود مسیری برای زندگی تعریف و با سطحی مناسب از ایمنی به حرکت همراه با آرامش در آن ادامه دهد.

A

۲۹ تیر ۹۳ ، ۰۵:۳۹
Ali.akbari(Azad)

اقتصاد و فرهنگ دوبال رشد و سعود جوامع هستند در اقتصاد هر تولید یا خدمتی دارای فرهنگی است که نوع مطلوب آن می باید ریشه در فرهنگی معنوی داشته باشد.برای مثال همانطور که یازده سال قبل دراینترنت بیش بینی کردم امروزه دردنیای صنعت دوربینهای بسیارکوچکی ساخته می شود که لنز آنها با چشم غیر مسلح به آسانی قابل رویت نیست و همانند گوشیهای موبایل درغالب وسایل الکترونیکی چند منظوره از تلویزیون تا نوت بوک و تبلتها قابل نصب هستند و البته مفیدترین کاربرد را در تجهیزات پزشکی دارند. لیکن آن چیزی که این تکنولوژی ها را درخدمت آرامش بشریت قرار می دهد فرهنگ بالای معنوی است. گفته می شود که فرهنگ اقتصادی کشورهای تک محصولی غالبا یکسویه است و به اعتقادکارشناسان درآمدهای نفتی عملا ثروتی مجازی برای اقتصاد سالم و گردش مالی کشوربوده و محدودیت فروش آن فرصتی برای رشد اقتصاد با فرهنگ مقاومتی و به عبارت دقیق حضرت آقا مقاوم سازی اقتصادخواهدبود بنابراین پیش فرض. قدم بعدی باید حمایت از الویتهای اقتصادی همانند صنایع پایه کشاورزی.نساجی.فولاد...به سود تولید داخلی باشد و گام بعدی ایجادعزم ملی ازطریق ترویج فرهنگ خودباوری و مقاومت است در اقتصاد و فرهنگ مقاومتی ایرانیان می باید نشاط و انگیزه کافی برای مصرف کالای داخلی به سود اشتغال و کارآفرینی و درنهایت افزایش ثروت ملی را با مشارکت یکدیگربوجود آورند. در فرهنگ مقاومتی به سه اصل طلائی می باید توجه ویژه داشت . اصل اول: حفظ کرامت انسانی   اصل دوم: تعاون و برادری  و اصل سوم: ایجاد بیشترین حق انتخاب ممکن

درجهان امروز که انبارهای تسلیحاتی انسانیت را زیر سوال برده اند می توان به ارتقای ارزشهای انسانی و معنوی با تولید آرامش از طریق اقتصاد و فرهنگ امیدواربود و درنهایت کلید موفقیت دراین هیاهو مدیریت جهادی است مدیریتی که براساس جهاد(ایثار و ازخودگذشتگی) و صداالبته سرعت کافی باشد یک مدیر جهادی فرهنگ می باید آرامش و منافع ملی را بر سلایق فردی ترجیح دهد یک مدیرجهادی اقتصاد می باید منافع ملی را بر منافع حزبی ترجیح دهد و درنهایت قطعا افتخار یک مدیر جهادگر خدمت به مردم و دوستی با خدا است در باورم اگر مدیران جهادی با روشهای گوناگون مدیریتی چهارچرخ اولیه  زندگی ایرانیان را به گونه ای بگردانند که آنها بتوانند عاشقانه در مسیر رشد مادی و معنوی (آرامش) به سود چرخ تولید ملی (اقتصادمقاوم) حرکت کنند انشاالله شعارامسال محقق و در طول زمان کاملتر خواهدشد.

A

۲۱ تیر ۹۳ ، ۰۴:۳۰
Ali.akbari(Azad)

هرآنچه خداوند خلق کرده است حلال و مفید به حال آفرینش است لیکن تمام این حلالها ی خدا برای انسان حرام است مگرآنکه نام خدا را برآن جاری کند که این حق الله است. لیکن در باب حق الناس باید دید که آیا حلال خدا با جسم انسان سازگار است یا خیر. چرا که وجود بسیاری از پدیده ها در نظام وحدت معنا دارد. باید دید که آیا حلال خدا در تملک دیگری است یا خیر وقتی شما لقمه ای گران را بالا می برید وقتی حلال است که بدانید لقمه ی فرد دیگرنیست. بعد بدانید که گرسنه دیگری نیست.اگرانسان گرسنه ای باشد آن لقمه حرام است مگر مالیات یا سهم الناس آن پرداخته شود اگر حق مردم را پرداختیدولی بازهم لقمه از گلوی شما پائین نرفت سلامت عاطفی نبودید و راهنمای فطرت شما خوشحال نبود احتیاط برآن است که لقمه را درخلوت و یا جمعی که هم لقمه شما هستند مصرف کنید وگرنه این را بدانید که هرآنچه خداوند متعال در نظام وحدت آفریده است حلال.حقیقت و عادلانه است و تمامی قوانینی که برای فردیت انسان در کتاب خدا تعریف شده ضامن سلامت فکری و عاطفی آدمی در نسبتی معقول با جامعه است و تمام قوانینی که برای جمع و جامعه می باشد ضامن سلامت و رشد اجتماع است. دراین زمان یکی از حاضران از استاد پرسید: جناب استاد آیا شما به آنچه می گوئیدعمل می کنید؟

استاد: برای ماندگاری انسان و انسانیت در نظام الهی انشاالله سعی همه باید همین باشد لیکن عامل بودن شرایطی دارد ما هربارعمل کردیم یا عینکمان درآن جا ماند یا دستکشمان جاماند یا تیغ را گم کردیم! دانستن ارزش است لیکن مهارت نعمتی است که در گذر زمان از مکان بدست می آید.

A

۲۰ تیر ۹۳ ، ۰۵:۳۲
Ali.akbari(Azad)

علی اکبریعلی اکبری

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۳ ، ۱۴:۲۷
Ali.akbari(Azad)

Aliakbari

علی اکبری

علی اکبری

علی اکبری

علی اکبری

علی اکبری

علی اکبری

علی اکبری

علی اکبری

علی اکبری

۰۱ تیر ۹۳ ، ۱۴:۱۱
Ali.akbari(Azad)

صفرمساوی بینهایت رابطه ای فلسفی و مهم است که با آن تمامی تغییرات قابل تحلیل است این قانون همانطور که عبارت یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود سرآغازقصه هااست و نیز مانند رابطه پایه حسابداری، به صورت یک دستگاه فکری در توضیح و تحلیل تمامی وقایع و تغییرات اساسی،کاربرد دارد و بنابرفرمایش حضرت آقافلسفه ابزار تعقل است. شاید اولین چیزی که در این رابطه چشم گیراست تضادآن باشد. همان تضادی که نه تنها در عالم معنا که درعالم ماده نیز به صورت مغناطیسی از هسته مثبت و الکترونهای اتم تا وسعت کهکشانها وجود دارد این رابطه قادراست خیروشر، روز و شب، نیمه های راهنما و انگیزشی انسان و تمامی روابط مشابه را تفسیر و تحلیل کند یکی از آرزوهای مردم زمین دسترسی به امکانات مادی و معنوی در سراسر دنیابوده است.و بهترین دلیل این ادعا علاقه ی مردم به داشتن ویزا یا گذرنامه ای است که با آن قادر باشند به  سرعت وآسان در سراسرجهان تردد کنند این فکرمولد، اراده ای برای ایجاد زمین متحد و پیش بینی آن است که تکنولوژی به تحقق آن کمک قابل توجهی کرده امروزه انسان قادراست در چند ساعت هزاران کیلومترمسافت راطی کند و می تواند در یک ثانیه نظر یا تصویرش را در دنیا منتشرکند. که تمام این دست آوردها نیمه ی روشن و خیر تکنولوژی است لیکن همانطور که قبلا تشریح کرده ام جسم و روان انسان رابطه ای مستقیم با یکدیگردارند و همانطور که جسم انسان پوشش دارد روان او هم به حجابهای عاطفی و روانی مشترکی مانند پوشاک،مسکن و همسر...نیازمند است. مطالعه انسان نشان می دهد که مردم همواره چیزی برای پنهان کردن دارند، گاهی افراد گنجی را پنهان می کنند و گاهی فقری را، براین اساس روی ناهنجار تکنولوژی آنجائی است که می تواند از حجابهای عاطفی و روانی مردم حتی زبان! آنها عبورکند. درمسیر تحقق اراده مردم برای داشتن فرصتهای برابر در سراسر زمین متحد قوانین جهانی بسیاری وضع شده و می شود لیکن آنچه به عواطف،اخلاق و باورهای معنوی مردم زمین برای اتحاد کمک می کند وجود هسته ای مثبت و عادل یعنی قانونی در زمینه ی حمایت از حقوق عاطفی و معنوی انسانها در رسانه های جهانی علاوه بر قوانین دیگری همچون توافقهای اقتصادی است.چنین قوانینی درنهایت می توانند زمینی سالم و متحد را برای رشد و تعالی انسان تضمین کنند ... 

A

*فکرمولد با دستگاه فطرت (نیمه های راهنما و انگیزشی) انسان سازگاراست.

*پیش بینی فوق را درسال ۱۳۸۲ درمقاله ی ظهور ودر جمعی دانشگاهی  و اینترنت منتشرنمودم

۲۰ خرداد ۹۳ ، ۰۵:۲۰
Ali.akbari(Azad)

محصل که بودم درکلاس تعلیمات دینی آموختم که ازدواج یکی از بهترین سنتهای پیغمبر(ص) است که به تنهائی می تواند نیمی از دین انسان را کامل کند.آن وقتها هرسال درتعداد زیادی جشن ازدواج دوست و فامیل شرکت می کردیم اگر درست درخاطرم باشد یک شب که تلویزیون تماشا می کردم حاج آقای قرائتی برنامه داشتند و ایشان خطاب به جوانها می گفتند اگر به فکرخانواده شهدا نیستید دلتان برای مردم زحمتکشی که خواب هستند بسوزد.یعنی چی که دنبال ماشین عروس بوق بوق می کنید؟  به نظرم حرف ایشان کاملا درست و منطقی بود ولی مردمی که تشنه ی نشاط بودند و جشن ازدواج را تنها یک شب می دانستند گاهی برای ماشین غریبه ها نیز بوق می زدند! آن روزگار بیشتراوقات هر گاه جشنی به پایان می رسید تازه سفره ی سخن چینی های بیهوده باز می شد که چرا شیرینی اینقدر بود و میوه آنقدر! چرا غذا تنوع نداشت! مهریه عروس خانم چقدربود!چرا تالار نگرفته بودند... خلاصه با همین زبانهای کوچک آنقدر گفتیم و گفتندومقایسه کردیم که سطح توقعات را در تجمل گرائی به جائی رساندیم که حالا اگرقرارباشد کسی جشن بگیرد فقط باید به هتلها یا باغهای آنچنانی فکرکند! که درنتیجه به جای سالی چندبارحضوردرجشنهای مقدس ازدواج می باید هرچندسال یکبار منتظر کارت دعوت بود! این درحالی است که اگر آمربه معروف و ناهی از منکربودیم و درزندگی خود و دیگران با مثبت اندیشی نیمه ی پرلیوان را می دیدیم واگر همگی به کتاب خداوند و آیاتی مانند آیه سی و دوم سوره ی نور باور داشتیم با کمی یکدلی و مدیریت اجتماعی چه بسا که  اکنون کشوری یکصد میلیونی و شادتر بودیم.

حرف آخر آنکه در دنیای امروز شاید امرونهی حسینی و ایثار برای همگان میسر نباشد لیکن اگردرک کنیم که در جوامع همواره  نیمی از کرامت و آسایش هر فرد به دست جمع و جامعه است آنگاه قطعا هریک به طریقی صادقانه از امرونهی عادلانه حمایت خواهیم کرد. 

         A      

۰۴ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۵۱
Ali.akbari(Azad)

 

دانشجویان عزیزم مانند همیشه آماده هستم تا به اندازه ی پانزده دقیقه ای که صحبت کردم به سوالات کتبی شما پاسخ دهم،خب اولین سوال نوشته:

استادواقعا شما یک انسان خودساخته هستید!؟ 

پاسخ: نه بخدا منم مثل شماها مادرپدر دارم.

سوال: استاد رفتن به چه اماکنی باعث اندوه انسان می شود؟

پاسخ: جاهائی که مجبور باشید پول بپردازید.

سوال: استادروزنامه ها نوشتنددربرخی نقاط آفریقا همچنان زنان را خرید و فروش می کنند آن هم فقط در ازای هزار دلار آیا این بی عدالتی نیست؟

پاسخ:ندیده نمی شود قضاوت کرد گاهی ممکن است یک زن همزمان چندتاهنر داشته باشد.

سوال:استاد در آخرت جای ثروتمندان در جهنم است یا بهشت؟

پاسخ: در هرکدام که باشند قطعا در بالای شهرش خواهد بود.

سوال: استاد معنی زن ذلیل چیست؟

پاسخ: به زبان اشراف یعنی تفاهم !

سوال: استاد چرا در قرن اخیر هیچکس در دنیا ادعای پیغمبری نکرده؟

پاسخ: به دلیل مشغله و گرفتاری زیاد و البته مدرنیته!

سوال: استاد اعلام فرمودید که امتیاز فرمولتون رو می فروشید پس از آن چه می کنید؟

پاسخ: نگران نباشید قیمتی روی آن می گذارم که هیچکس نتواند بخرد.

سوال: استاد شما فرمودید به هر بهانه ای برای همسرتان هدیه بخرید اگر پول نداشتیم چکار کنیم؟

پاسخ: جعبه خالی بخرید.

سوال: استاد فرمودین زندگی چهار چرخ دارد پس نقش کودکان چیست؟

پاسخ: طفل نقش زاپاس رادارد.

سوال: استاد یک خاطره شخصی بگوئید!؟

پاسخ: یک روز پسرم با خوشحالی فراوان به خانه آمد و گفت پدریادته قول دادی اگردانشگاه قبول شوم برایم ماشین می خری، حالا می توانی پولت را پس انداز کنی!

سوال: استاد براساس فرمول مشهور شما عقل یک آدم بیسواد با شما که پرفسورهستید برابراست،انگیزه ی شما برای سخنرانی و آموختن چیست؟

پاسخ: این است که به امید مطلب آموختن به شما اینجا بیایم و نا امید برگردم

A

۰۱ خرداد ۹۳ ، ۰۷:۰۴
Ali.akbari(Azad)

استاد هرجائی رفتند ودر هر بحثی که ورود کردند بانی تحول شدند چه فلسفه چه معارف چه هنر حتی همانطور که بسیاری از شما می دانید ایشان در ورزش هم کولاک کردند و ده سال قبل درفوتبال توانستند در آخرین دقیقه گل طلائی ایران را داخل دروازه ی ایتالیا کنند که باآن ما توانستم وارد جام جهانی شویم روش استاد در سخنرانی تابع اصل زیبا بگو کوتاه بگو هرآنچه خواهی بگو است این شما و این استاد دکتر نیک سخن ...

 

استاد: خیلی از تشویقها و محبتهای شما عزیزان سپاسگذارم . عزیزان من، زندگی یعنی قانون، اولین قانون هستی میگوید صفر مساوی بینهایت یعنی یک ماهیت جدید ، این را که یادبگیریم یعنی بیست، ولی آیا بیست همیشه و همه جا !؟ یادتان باشد زندگی شماهمیشه جائی بین صفرتانهایت است اگر همه به قانون احترام بگذاریم شهرمان گلستان می شود اگر قانون را نمره بیست بدانیم حریم و شعاع قانون از 12 تا بیست است ولی زیر 12 حتماتجدید است حال سوال این است چه کسی باید بیست شود؟  پاسخ: هرکه در هر شغلی که دارد باید بیست شود. آیا جراح قلب می تواند با یک اشتباه 19 شود! خیر . چون اولین اشتباهش ممکن است باعث مرگ بیمارشود. آیا مهندس می تواند اشتباه کند! آیا خلبان می تواند اشتباه کند؟ خیر. پس در اجرای قوانین هرکه درهرشغلی که هست باید سعی کند بیست شود قاضی درقضاوت بیست شود ناجی در نجات بیست شود مهندس رایانه بیست شود ولی خانم یا آقای مهندس در باقی قوانین زندگی حق دارد تا باگرفتن 12 تا 20 قبول شود.مهندس می تواند درشناکردن 14 شود در رانندگی 15 شود یعنی می تواند از چراغ قرمز عبورکند به شرطی که اگر جریمه شد جریمه اش را بپردازد می تواند سرعت غیرمجاز برود! ولی اگر تصادف کرد دیگر تجدید است و پول راه گشا نیست. سینما رفتن یک حرکت بیست اجتماعی است ولی آموختن از فیلم 20نمره دارد اگر کسی با تماشای فیلم چارلی چاپلین لباس پوشیدن او رایاد بگیرد 11 می شود اگر سادگی او رایادبگیرد 15 می شود اگر شادکردن مردم را یاد بگیرد بیست می شود ولی اگر دزدی یاد بگیرد تجدیدمی شود لذا ما وظیفه داریم به کودکان خانواده فرهنگ فیلم دیدن را آموزش دهیم چرا که سالم ترین فیلمها نیز بدون فرهنگسازی بی اشکال نیستند البته ما با 2500 سال تمدن و تاریخ مدون جزو بافرهنگ ترین کشورها هستیم و من مطمئنم ادب ایرانی همیشه نمونه است خب دانشجویان عزیز مثل همیشه به اندازه ای که صحبت کردم درخدمت شما هستم تا هرسوالی دارید بپرسید نفر اول لطفا بفرمائید                                              ...

 

دانشجو:  استاد ضمن عرض خیر مقدم، چرا کفش شما پاره است؟

A

۰۱ خرداد ۹۳ ، ۰۵:۴۸
Ali.akbari(Azad)

آرامش در اوج خودش انسان را بی قرار و آماده ی تحرک می کند و صدالبته حرکتی که از دل آرامشی طبیعی،کامل و سالم پدیدار می شود قطعا بهتر و حتما مفید خواهد بود بنابراین برای حل مسائل بهترین و اولین راه حل برقراری آرامش است ولی عزیز دل برادر هرگز آرامش را تجربه نکرد که اگرداشت آنگونه نمی بود درحال نوازشش صورتم را روی گونه هایش گذاشتم با تمام وجود می خواستم از او بپرسم چرااا؟ ولی می ترسیدم سوال کنم چرا که قادر نبودپاسخ دهد می خواستم بگم بی خیال من. برای فرزندوهمسرت زنده بمان آنقدر که بتوانی ببخشی و بخشیده شوی! اما انگار که نمی خواست! فکرم کارنمی کرد می خواستم مطمئن باشم که هنوز هم شهامتش را دارد می خواستم بگم باید به آرزوهای قشنگی که داشتی برسی اما همیشه آخر فریاد سکوت است. می خواستم بگم نوشتن برای من همانقدر سخت شده که تنفس و حرف زدن برای تو. اما با هر قطره اشکی که در گوشه چشمش می درخشید ترسان می شدم که مبادا ناامیدشده! خاطرات کودکیها را برایش یادآوری کردم ولی دیگر چاره ای نداشتم رنگ و روئی برایش نمانده بود به سختی یامولاعلی می گفت.من هم برایش از خداوندکمک می خواستم .کم کم باور کردم که نمی توانم باورکنم بابی قراری صبوری! کردم تا آرام چشمانش را بست ... 

A

۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۵:۰۹
Ali.akbari(Azad)

در جامعه شناسی اسلامی که برمبنای ارزشهای کتاب خداوند استوار است مهمترین نیازها و محافظهای جسمی و عاطفی و حتی روانی انسانها خوراک.پوشاک.مسکن و همسر است که براساس کتاب خداوند سه محافظ مهم پوشاک.مسکن و همسر را می توانیم حجاب یا مراقب نام گذاری کنیم به این معنا که قادرند ارزشهای مردم را در مقابل یکدیگر برای حفظ حداقل های کرامت انسانی و تعادل و تعالی انسان مراقبت کنند تمام انسانها برای رشد و کرامت به این حفاظها نیاز دارند برای مثال حجاب خانمها در خانه یا مدرسه و میهمانی و مسابقات ورزشی متفاوت هستند همینطور پوشش مردان در ادارات یا هنگام سربازی و یاشنا مختلف است که تمام این تفاوتها حفاظت هستند.انواع حجابها ضامن آرامش (نشاط،آسایش،تمرکز)هستند.هرحجابی همزمان هم وظیفه مراقبت و هم وظیفه محافظت ازانسان رادارد لیکن درباره ی حجابهای گرانی همچون مسکن پاسخ چنین است که مهم. کارکرد آنها است برای مثال شخصی ممکن است درخانه پدری یا سازمانی(اجاری) و یا شخصی باشد که درهر صورت اگردرخانه احساس آرامش و امنیت کند صاحب خانه است درحالیکه اگر در کاخی امن و گران و اختصاصی باشد ولی احساس آرامش نداشته باشد قطعا به لحاظ عاطفی و... دچار مشکل است چراکه احساس آرامش درمسکن دامنه ی وسیعی از نوع کردار و گفتار ساکنین تا حفظ حریم و حقوق آنها را دارا می باشد درجامعه شناسی ما افرادی که به چهار ضرورت اصلی آرامش(خوراک.پوشاک.مسکن و همسر) مجهز یا مسلط نباشند عملاکودکانی آسیب پذیر بنام فقیر هستند و در جامعه شناسی معنوی ما که مطابق با اسلام است وظیفه مراقبت از فقرا که در جوامع سرمایه داری بر عهده خانواده ها و درجوامع کمونیستی برعهده دولتها بوده است همزمان برعهده تمام افرادوجوامع است که این مهم به صورت نسبی و براساس امکانات و شرایط زمان و مکان قابل تحقق است.اصولا عمده تفاوت جوامع اسلامی با سایر جوامع غیرمسلمان در مدیریت همین چهارضرورت اولیه آرامش است.

A

الف:آیه ۱۸۷  سوره بقره اهمیت حجاب زیستی و عاطفی همسر را بیان می کند

ب: آیه ۲۳۴ سوره بقره اهمیت حجاب زبان را بیان می کند

پ: آیه ۲۷ سوره نور اهمیت حجاب مسکن،را بیان می کند

 و آیات بعدی پوشش متعارف را بیان می کند...

 

۱۰ فروردين ۹۳ ، ۰۵:۱۶
Ali.akbari(Azad)

روزی درمجلسی معنوی بودم که مردی گفت:بخدآ،درپاسخش با تبسمی سکوت کردم گفت:علی بودن برای مردی که یک دستش در دست رسول خدا و دست دیگرش در دست دختر بزرگوارپیامبرخداست طبیعی است هنرآن است که از دل خاک بیرون آیی و علی باشی...باتعجب فکرکردم آن را که پاک است از محاسبه چه باک است ما که هرگز ادعای خداوپیغمبری نکرده ایم دیگران هرطور دوست دارند فکر کنند.درآن روزگاردشوار به مردفرزانه ای رسیدم او به عنوان پاداش کتابی ارزشمند را به من هدیه داد باآنکه درشرایط مطالعه نبودم خواندمش و باور کردم که مبلغ آن کتاب قطعا انسانی مطهر و گره گشاست.نزدش بازگشتم وبرای حل مسئله ای قدیمی که ظاهرا ریشه  در فلسفه ای داشت که در کنفرانسی دانشجوئی مطرح کرده بودم و بعدها شاخ و برگش با پیچکی پیچ در پیچ از مسئله ای صنفی مطبوعاتی تا بهار بالا رفت.همفکری کردم وایشان هم با قول مساعد واردگفتگو با افرادی شدند که گاهی از وسعت انعکاسش حیرت می کردم درطول سالهای مذاکرات به نتایجی کاملتر از مسئله ی اصلی رسیدیم که البته برخلاف تعادل بود و بدون آنکه درمورد کوششهای آن مرد قضاوتی کرده باشم فهمیدم که از حرف تا عمل و ازآن تا موفقیت هزاران دست آشکاروپنهان درکاراست که گردش ابر و باد و مه و خورشید و فلک تنها بخشی از آن است. آراستگی اجتماعی حقی انسانی در هر زمان و مکان است. و شفافیت درعهد و پیمان برای وفای به آن اهمیتی به اندازه ی همان پیمان دارد. درباور ما نمی شود خدارادریک فرد جمع کرد هرقدرهم که در نزد خدا ارزش هرانسان به قدرتمام دنیا باشد بازهم خدائی که باچشم ظاهر دیده شود خدای نیرومندی نخواهدبود می گویند دربرخی از عرفانهای ظاهری! شخصی را مثل خدامی دانند بعد می گویند مافلان غذارادوست داریم چون خدای ما دوست داردفلان ورزش رادوست داریم چون خدای مادوست دارد فقط کادیلاک سوارمی شویم چون خدای ما آن را دوست دارد براین پایه چنان افرادی که قادرنیستند بین حالات و علاقه های شخصی و حکمت انسانهائی که بزرگشان می دارند تفاوت قائل شوند خیلی روشنفکروآگاه نیستند.هرچند که چنان تقلید قدم به قدمی می تواند برمبنای اوج محبت و علاقه باشد ولی چنان روشی برخلاف اصول آرامش و موجب سرگردانی مردمان است مولای ما امیرمومنان علی ع در نهج البلاغه فرموده اند: بپرهیز که خود را دربزرگی همانند خداوند پنداری و درشکوه خداوندی همانند اودانی زیرا خداوند هرسرکشی را خوارمی سازد.با خدا ومردم و خویشاوندان و رعیتی که دوستشان داری انصاف را رعایت کن ...  درپایان این مطلب به عنوان یک صاحب اندیشه از خداوند متعال برای تمام دوستانی که مطالبم را دنبال می کنند آرزوی آرامش می کنم.

A

۰۷ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۲۲
Ali.akbari(Azad)

مدیر برای هدایت موفق یک مجموعه می باید براصول اساسی آرامش مسلط باشد به نحوی که درکارش انگیزه و علاقه (نشاط) مجوز و سرمایه های  لازم وضروری (آسایش) و درنهایت مهارت (تمرکز) را داشته باشد.واقعیت آن است که تاقرن بیست ویکم تقریبا تمامی روشهای مدیریتی سنتی و مدرن تجربه شده اند و تنها هنری که امروزه یک مدیرارشدنیازدارد بیش از جامع نگربودن و آینده نگری خلاقیت برای ترکیب روشهای مختلف مدیریتی در زمان و مکان در شرایط گوناگون است. درعلم کلان ما هر آدمی که همسر.زمین و خدا راداشته باشد می تواند خودش را مدیر بداندومدیریت کند لیکن مدیریت برنیروهای کار دیگر آرامشی منحصر به فرد را می طلبد. یک مدیر ارشد و احیاگر برای اثبات قدرتش یا باید سرمایه (آسایش) و یا مهارت (تمرکز) اختصاصیش را چاشنی (نشاط) علاقه اش در اعمال مدیریت کند و یا در نبود فرصتهای برابر و میدان عمل برای سرمایه گذاری و کسب مهارت در حالیکه بی تجربه مانده! توانش را در نظریه پردازی اثبات کند به گونه ای که افکارش مورد توجه اساتید و صاحبنظران منصف و متخصصین قراربگیرد. حقیقت آن است که درهزاره ی سوم ودربین هفت میلیارد انسان کمال طلب پدیده هائی مانند بیل گیتس نادرند.چراکه انسانها کم یا زیاد به محض ورود به محاسبات اقتصادی از محاسبات درونی فاصله می گیرند! با این وجودهستند اعجازگران تحول آفرینی که به کمک ایده هائی ناب و بی نظیر سایرین را به سوی هدفهای والا راهنمائی می کنند این معجزه گران احیاگر بیشتر شهودگرا هستند تا متخصص فنی! درپایان سه گروه تحول ساز را به نقل از کتاب معجزه گران هویژینسکی معرفی می کنم تا انشاالله مفید فایده باشد.

الف: تحول آفرینان اعجازگر "نظریه پرداز" که آفریننده و نواندیش و خلاق هستند

ب:   تحول آفرینان اعجازگر " مشاور " که احیاگر. امیدبخش و روح دهنده هستند

پ:  تحول آفرینان اعجازگر  " مدیر "  که رهبرانی شهودی.متهور وحماسه سازهستند

A

۰۷ فروردين ۹۳ ، ۰۴:۴۷
Ali.akbari(Azad)

پادشاه سیاره بزرگ درسال بیست هزار شنی بر روی جایگاهی درخشان از الماس و در برابر تمام صفحات نوری سخنرانی منحصر به فردی را که از یکصد سال قبل نوید داده بود آغاز کرد ... من کرامت هفتم پادشاه کامل و عادل سیاره بزرگ درآغاز هزارمین سال میلادم به تمامی شما انسانهای خوب و شایسته درود و سلامی شاهانه می فرستم. من به نمایندگی از نسلی که قبل از همه دینامیت را ساخت و اتم را شکافت و از خط ستارگان گذشت با شما صحبت می کنم. ما پیشگامانی هستیم که توانستیم باتبدیل تهدیدها به فرصتها این سیاره را کنترل کنیم ما برای همگان آرامش و امنیت را برقرارکردیم. تمامی شما مردمان سیاره از لحظه ی بوجود آمدن با دست به دست شدن دست یکدیگر راگرفتید و با خوشحالی و آرامش والبته احساس آزادی زندگی کردید همه می دانیم که معنای زندگی چیزی غیر از انتخاب نیست و صدالبته بهترین انتخاب. کرامت و ارزشهای انسانی و معنوی است. من از حکومت برشما راضی بودم تا روزی که احساس کردم که این کافی نیست و هیچ نشاطی بالاتر از محبت مردم نیست. پس کوشیدم تامرا قلبا دوست بدارید.وپس از آنکه دوستدارم شدید بسیار خرسندگردیدم تاآنکه حدود صد و ده سال پیش به این نتیجه رسیدم که اگر شما حقیقتی را بدانید و بازمرا دوست بدارید آنگاه من هم قلبا احساس رضایت و آرامش می کنم وآن حقیقت این است که شما هرگز حق انتخاب نداشته اید مگر آنچه را که ما برای شما تدارک دیده بودیم و تمام اختیارات شما فقط حدودی مجازی بوده اند که از نظر ما فاقد کمترین مقامی از انتخاب بوده است و اکنون با یادآوری این نکته که همیشه دوستدارشما بوده ام صبورانه منتظرم نظر ویا حتی سکوت شما را بشنوم.

دراین هنگام چراغ (الف ب پ 25) از طبقه مردم روشن شد و مردی بنام آندره خطاب به پادشاه گفت : ای شاه ما فکر می کنیم که همیشه انتخاب کرده ایم  بنابراین تنها برداشت ما از این سخنان یک شوخی بزرگ است که باید به آن خندید. پادشاه با قاطعیتی بیشترگفت ازنظرمن شما هرگز طعم شیرین انتخاب را درک نکرده اید و حتی هنوز هم انتخاب را درک نکرده اید و حتی هنوزهم انتخاب را نمی فهمید آندره به پادشاه گفت : دراین صورت من شما را عادل نخواهم دانست. ناگهان تمام صفحات نوری رنگارنگ شدند پادشاه درپاسخ گفت: ازخداوند بزرگ طلب عفو و بخشایش می کنم و به عنوان یگانه پادشاه مقتدر و عادل سیاره به شما اجازه ای مخصوص (حق آتش)  برای شلیک نوری می دهم تااگر برقضاوتی که داری راسخ هستی بین من و خودت یکنفر را به انرژی الهی تبدیل کنی! آندره دستش را روی کلید نوری گذاشت و چشمی نافذ در چشم پادشاه شد . میلیاردها نفس در انتظار طپش بودند ولی آندره چشمانش رابست و پس از نفسی عمیق گفت: ترجیح می دهم که این مجوز را برای آرامشم نگاه دارم پادشاه سخاوتمندانه اجازه داد ولی هنوز چندلحظه نگذشته بود که ناگهان چراغ (س ز ه 55)  از طبقه معتدل  روشن شد و مردی بنام آلن خطاب به پادشاه گفت: من به نمایندگی از عقلا و علما به داشتن مجوز مخصوص نوری برای فردی که خودش را مستحق داشتن چنین مجوزی می داند اعتراض دارم و متواضعانه درخواست مجوز بازدارنده دارم.پادشاه به فکر فرو رفت که آندره چشم در چشم آلن به او گفت : آیا تو با تنها انتخابی که من پس از صدها سال بدست آورده ام مخالفت می کنی؟ آلن پس از نگاهی به نمودارنوری خیلی سریع چراغش را خاموش کرد دراین لحظه تمامی صفحات نوری درخشان شده بودند ومردم با هیجان منتظر شنیدن صدای آندره شدند لحظه ای بعد آندره به مردم گفت: من امروز در برابر شما این مجوز را به عنوان دست آوردی بزرگ و تاریخی برای مردم به موزه اتحاد می سپارم تا حق انتخابی را که همیشه داشته ایم باور کنیم و در آرامش به زندگی معنوی خود ادامه دهیم. ساعتی بعد (کرامت شاه) براساس پیشنویس طرحی روبه صفحات نوری گفت: بزودی تمامی امتیازات نوری با حداقل شرایط اساسی دارای مجوز رنگین کمان خواهندشد که این به معنای حق انتخاب وسیع برای همگان است . سیاره غرق درنور و غوغاشد ... آندره درآیینه به پادشاه صبور نگاه کرد سپس به آرامی وارد صفحه نور شد

A

۰۴ فروردين ۹۳ ، ۰۳:۴۳
Ali.akbari(Azad)

دراین دنیای بی قرار (ستایش خداوند و درک عالی مفاهیم الهی) باعث شناخت آرامش درانسان می شود و آرامش (نشاط.آسایش.تمرکز) برپایه نشاطی که نشانه ی سلامتی است درتمام لوازم زندگی مانند خوراک،پوشاک،مسکن،همسر.شغل،ورزش،موسیقی،تحصیل.عبادت.هنر.کرامت،تعاون و همکاری و غیره قابل جستجو است برای نمونه یک مسکن مناسب تضمین کننده شادی و رضایت.آسایش و راحتی و تمرکز و هوشیاری ساکنان است و یا نشسته خواندن یک نماز مستحبی که با شور و تمرکز خوانده میشود به جهت آسایش نمازگذاراست و اصولا مردم در تمامی ملزومات زندگی که عامل نشاط هستند باید به نکاتی چون آسایش و تمرکز توجه داشته باشند اگر شخصی اتومبیلی را با نشاط (علاقه) خریداری کند باید به آسایش (راحتی در امورفنی و محیطی) و تمرکز (سیستم کنترل و هدایت) آن توجه کند شخصیت ایده پرداز و خلاق ممکن است در یک یا چند سطر بزرگترین ایده یا نظریه ها را مطرح کند لیکن آرامشی که باعث تحریر کتابی پایه و ستودنی.ساخت وسیله ای مطلوب و یا آفریدن اثری باشکوه و ماندگار هنری شود قطعا می بایست دارای زیرمجموعه هائی آرامبخش باشد. درنتیجه می توان گفت افراد موفق اشخاصی هستند که قادرند در آرامشی متعادل رشد کنند لیکن مطلب مهم آن است که بخشی از آرامش در یک زندگی خوب امکانات. و بخش دیگر آن مدیریت خوب و عاشقانه (رشدمحور) می باشد.

*  دربار آناهیتا را خواب دیدم  درجشنی باشکوه دخترش بی پروا می رقصید آرام پرسیدم چرا بیهوده هوشیاری ؟ گفت ازسکوت می ترسم!

A

A
۰۱ فروردين ۹۳ ، ۰۷:۱۴
Ali.akbari(Azad)


دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 33 ثانیه

 


دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 45 ثانیه

 

 


دریافت
مدت زمان: 21 ثانیه

 

۰۱ فروردين ۹۳ ، ۰۵:۳۹
Ali.akbari(Azad)