آزاد

معنویت اشاره است و زندگی عقلانیت / علی اکبری (آزاد)

آزاد

معنویت اشاره است و زندگی عقلانیت / علی اکبری (آزاد)

آزاد

نظم ستون دانش
سرمایه ستون اقتصاد
ادب ستون کمال
عقلانیت ستون انسانیت
وآرامش ستون رشداست
Aliakbariazad.ir

طبقه بندی موضوعی

۱۶۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آزاد» ثبت شده است

توبیدم بین نه چون مجنون

توسیبم بین نه چون دل خون

به شوق یک سماع سبز

اگرسرخم برلب است جون

A

Ali.akbari(Azad)

بتی دیدم چو شمس الله و اکبر

برسم عارفان الله و اکبر

به رخسار، همچو ماه افسونگر

برسم عاشقان الله و اکبر

دوچشمانش سیه همچو دواختر

برسم شاعران الله و اکبر

کمان ابرو  کمرباریک و دلبر

برسم کاشفان الله و اکبر

بگو آزاد دراین باغ مصفا

برسم یادگار الله و اکبر

A

Ali.akbari(Azad)

کاش باشدهرپدر،انسان شناس

گرنبود کاش باشد ایزد شناس

چون فرزند بر عالم افزون میکند

گرهیچ نبود پیروباشد حکیمی راکل شناس

A

Ali.akbari(Azad)

در پی من ازجاده ی تکرار نیا

به سراغم از راه گذشته نیا

ز راهی نوبه مقصدنوررسیده ام 

به دیدارجان از راه مکر و ریا نیا

A

Ali.akbari(Azad)

درعصرما آفتاب را کپسول کرده اند

درعهدما مهتاب را درسیم کرده اند

به جای صدای برگ و جیرجیرک

مردمان خو به صوت دیو کرده اند

A

Ali.akbari(Azad)

تو درمن، مرا نه، که خود دیده ای

دراین آیینه بومرنگ دیده ای

هرآنچه کمال یا جمال دیده ای

همی دان تو آنی،که آن دیده ای

A

Ali.akbari(Azad)

من سکوتم،درفضای خالی موسیقی

تو هر نفس نت به نت موسیقی

من شهیدم بین آوای سرخ لبهایت

تواحیاء می کنی من راچو موسیقی

A

Ali.akbari(Azad)

چو خاری ریز به پایت رود

همی راه رام و قرارت رود

چوآسایش امن خانه برفت

همی آرامش از جانت رود

A

Ali.akbari(Azad)

قلب من قلب پرنده

پرامید،مهربان وتپنده

متصل برآفاق و انفس

زلال گردان خون جهنده

ستاره ای از نور الله

شراره ای گرم و دمنده

همپا و همراه جسم خاکی

بی ادعا سرخ و دونده

نبض شور وعشق واحساس

برشکرآزاد، میکند اما بسنده

A

Ali.akbari(Azad)

درجشن میلاد با شوق میعاد

ازشاخه جستم در دامن باد

برگ سبزم تحفه ی درویش

نازم به ریشه  لیکن آزاد

A

Ali.akbari(Azad)

توجسم خاکی ام را خوب می شناسی

مشتی استخوان و ریشه را می شناسی

وسعت روحم در حصار تو نمی گنجد

کم از آنی که بدانی جانم را می شناسی

A

Ali.akbari(Azad)

زندگی بر من چنان چرخ و فلک بود

گهی بالا گهی پایین پرازدوز وکلک بود

ازاین دالان وحشت خوش گذشتم

که از روزازل حامی ام دست خدا بود 

A

Ali.akbari(Azad)

توچنان خوبی که من طغیان میکنم

آنقدر محبوبی که  عصیان میکنم

توبه زلف و لعل و چشمان سیه

آنگونه مطلوبی که من ایثارمیکنم

A

Ali.akbari(Azad)

شوق آمد و قبله تغییر کرد

عشق آمد و کعبه تغییر کرد

آن ماه صنم که خندیدبرما

خوش آمد و قضاتغییرکرد

ما که خسته از راه بودیم

باجلوه اش مسیرمان تغییرکرد

آن که شکمان تردید بود

باعشوه اش باورمان تغییرکرد

اشکال به نظربازی آزادمکنید

یارآمدو آسمان ماتغییرکرد

ع الف (آزاد)

A

شعرکوتاه(غزل)

Ali.akbari(Azad)